به گزارش روابط عمومی پژوهشکده ثامن کمال اطهاری در چهاردهمین نشست گفتمان شهر با موضوع حاشیهنشینی و فقر شهری که در پژوهشکده ثامن برگزار شد، درخصوص تعریف تلۀ فضایی گفت: فضا تجلی روابط اقتصادی، اجتماعی و زمینهساز آنهاست؛ همچون زبان که تجلی اندیشه و زمینهساز آن است. تلۀ فضایی به شرایط جغرافیای معینی گفته میشود که روابط اجتماعی، اقصادی و سیاسی ویژهای را بازتولید میکند. آنچه در دور حرم میبینیم یک تله فضایی است.
این پژوهشگر اقتصاد شهری تصریح کرد: فضا دستاورد روابط است؛ یعنی آنچه در جامعه و فضای شهر وجود دارد، تجلی روابط اقتصادی، اجتماعی و.. حاکم است، نه تجلی فکر یک مشاور و تصمیمگیر. راه اساسی برای ساماندادن فضا، پیداکردن دانش است. این دانش در گفتوگوها و نشستها بهوجود میآید.
اطهاری افزود: تلۀ فقر فضایی مکانی است که سرمایۀ جغرافیایی آن به دلایل کالبدی، طبیعی، مالی، اجتماعی و انسانی ضعیف و دچار فقر شدید است. در تلۀ فقر فضایی که حاشیهنشینی از نمونههای آن است، فقر بازتولید میشود.
وی خاطرنشان کرد: تلۀ فقر فضایی از جاهای دورافتاده و دارای استعداد کمِ طبیعی یا ارتباطی تا مراکز شهری کشورهای بیشترتوسعهیافته، تا بافتهای فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی درونی و پیرامونی شهرهای کشورهای کمترتوسعهیافته میتواند بهوجود آید. کمبود حملونقل عمومی، ازدیاد بیکاری، پایینآمدن سطح تحصیلات و مهارت باعث تشدید بزهکاری و تله فضایی فقر میشود.
این پژوهشگر اقتصاد شهری با بیان اینکه «انواع تله فضایی در ایران داریم»، گفت: بهطور مثال، سیستانوبلوچستان تله فضایی فقر منطقهای است. تله فضایی فقر رشد اقتصادی جزیرهای در عسلویه است. در سکونتگاههای غیررسمی و بافتهای فرسوده تله فقر مجموعه شهری وجود دارد.
اطهاری افزود: تله اقتصاد نامولد یا شهریشدن رانت در تهران و مازندران وجود دارد. گفته بودند که در مازندران صنعت نیاید تا محیطزیست آلوده نشود، اما در حال حاضر، دریا در دسترس مردم نیست و محیط زیست به شدت آلوده است. رانت هم بازتولید میشود. رشد جمعیت مازندران یکدرصد است و از نظر بیکاری زنان تحصیلکرده رتبه بالایی در کشور دارد، درحالیکه در استانهای شمالی، زنان فعالیت زیادی دارند.
وی تصریح کرد: مسکن مهر یک تلۀ فقر برنامهای است که بدتر از سکونتگاههای غیررسمی است. در سکونتگاههای غیررسمی سرمایه اجتماعی موجود دفاع میکند و بر آنها نظارت اجتماعی وجود دارد، اما در مسکن مهر نظارت اجتماعی وجود ندارد.
این پژوهشگر اقتصاد شهری گفت: تلههای فضایی در ایران بر اثر شهروندزدایی جغرافیایی، شهروندزدایی کمدرآمدها، نقص و کژکارکردی نهادی در برنامههای توسعه و بهویژه مسکن و شهرسازی، نبود رابطه همافزای سیاست اجتماعی با رشد اقتصادی، حاکمیت اقتصاد رانتی، بورژوازی فرومایه و نبود مشارکت دموکراتیک شکل گرفته است.
اطهاری عنوان کرد: بر اساس بررسیای که در سال 90، انجام دادهایم، بیش از 50 درصد افرادی که پیرامون تهران زندگی میکنند، کمدرآمد هستند. این تله فضایی فقر است. در کرج اکثریت متوسط هستند و پیرامون کرج 68 درصد کمدرآمد بودهاند. تلههای فضایی فقر پیرامون تهران هرروز بدتر میشود. بین سالهای 89 تا 93 که دوران از دستدادنهای شغل در مجموعه شهری تهران است. کارگاههای صنعتی پیرامون تهران، یعنی صنایع کوچک و متوسط، از بین رفتند، اما صنایع رانتی همچون پراید و... از بین نرفتند. در نتیجه، حتماً وضعیت پیرامون تهران بدتر شده؛ بنابراین میزان بزهکاری افزایش خواهد یافت. این موضوع تله فضایی فقر را تشدید میکند، چون منطقه ناامن میشود و سرمایه به آنجا نمیرود. فقط اقتصاد دانشبنیان میتواند نجاتدهنده این موضوع باشد.
وی یادآور شد: در سال 1355 در کشور مسکن نامتعارف 55 پنج درصد بوده است، در حال حاضر، مسکن نامتعارف در برخی شهرها 20 الی 30 درصد جمعیت شهری است.
این پژوهشگر اقتصاد شهری عنوان کرد: در شرایط خاصی در ایران هستیم که نیاز داریم گفتمان جدیدی را جایگزین گفتمان شهری رایج در ایران کنیم؛ مبنای این موضوع این است که بتوانیم یک گفتمانی که به نهادسازی مربوط میشود، بپردازیم.
اطهاری ادامه داد: برای اینکه بدانیم کژکارکردی نهادی چیست، لازم است تعاریف نهادها را به معنای واقعی بشناسیم. نهادها قوانین بازی در جامعه هستند. قیودی هستند وضع شده از جانب نوع بشر که روابط متقابل انسانها را شکل میدهند که برنامهریزی فضایی یکی از آنهاست؛ درنتیجه، نهادها ساختارمندشدن انگیزههای نهفته در مبادلات بشر میشوند؛ چه این مبادلات سیاسی باشند، چه اقتصادی و چه اجتماعی. نهادها راهنمای کنش متقابل و پایدار انسانها هستند و میتوانند رسمی یا غیر رسمی باشند.
وی خاطرنشان کرد: نهادسازی مراتبی دارد. باید برای آن مدل داشته باشیم. تکنولوژی اجتماعی و... آن را بشناسیم. به سلسه مراتب نهادسازی زیرساخت نرم میگویند که بر زیرساخت سخت مقدم است. تاریخ معاصر ما پس از رضاشاه زیرساخت سخت را هدف گرفته است؛ بهطور مثال، راهآهن و... ساخته شد. زیرساخت نرم چون رانت را تهدید میکند، کسی سراغ آن نمیرود. در مسیر زیرساخت نرم ریلگذاری انجام نشده است. نهادسازی اصولی دارد که شناخت آنها بسیار مهم است.
این پژوهشگر اقتصاد شهری یادآور شد: اگر دستگاه منسجم و خلاق ذهنی و مورد توافق نزد مدیران وجود نداشته باشد، از ابتدا کژراههای به وجود میآید که دخالتهای ناروای دولتها، رانتجویی و سوءظن نهادینه در جامعه را تشدید میکند و به کژکارکردی نهادی یا نهادهای ناقص میانجامد.
وی اظهار کرد: به جای اینکه بگویند اقتصاد کلانشهرها خودکفا شوند، گفتهاند شهرداری کلانشهرها خودکفا بشنوند. این فرمان یکشبه میآید، بدون اینکه نهادی ساخته شده باشد. باید گفته میشد برنامه داریم برای اینکه کلانشهرها خودکفا شوند تا شهرداری آنها بتوانند درآمد خودکفا داشته باشند. اگر این موضوع اتفاق نیفتد مجبور است رانت بگیرد و نئوفئودالیسم شود؛ چیزی که الان هم شده است.
اطهاری گفت: لایحه درآمد پایدار یک لایحه نئوفئودالی است؛ زیرا لایحه داده شده که چطور عوارض گرفته شود. شهر در سرمایهداری محل تولید ثروت است، اما این محل تولید ثروت را ابتدا باید مشخص کنیم که چطوری شهر دارای اقتصاد پایدار شود و سپس درآمد پایدار گرفت؛ وگرنه مثل هرفئودال دیگری میشود که فرمان میدهد من اینگونه عوارض میگیرم. درآمد پایدار شهری یک واژه نئوفئودالی است.
نهادهای کژکارکرد تله فضایی و حاشیهنشینی را اطراف حرم شکل داده است
این پژوهشگر اقتصاد شهری عنوان کرد: نهادهای کژکارکرد تله فضایی و حاشیهنشینی را اطراف حرم شکل داده است. باید افرادی که رانتی بودهاند و حدود سیسال است، شهرها را نابود کردهاند، از سر راه کنار بروند. برنامه ششم توسعه رشد اقتصادی 8 درصدی میخواهد؛ یعنی باید در کلانشهرها رشد اقتصادی 12 درصدی وجود داشته باشد؛ زیرا کلانشهرها 60 درصد اقتصاد کشور را دارند و محل اصلی اقتصاد دانشبنیان هستند. اگر این کار صورت نگیرد، شهر دارای درآمد پایدار نخواهد شد و اقتصاد ایران نابود میشود. باید وارد اقتصاد دانشبنیان شویم که اقتصاد مقاوتی هم هست.
وی افزود: در حال حاضر، اقتصاد ما برونزا و دروننگر است. درونزاست زیرا از نفت است و بروننگر است چون شعار است. باید یک اقصاد درونزا و بروننگر پیدا کنیم، یعنی اقتصاد ما رقابتی و درونزا باشد. برای این موضوع کلانشهرها محل اصلی هستند. دولت چه کاری برای این موضوع میخواهد انجام دهد؟ اگر بناست هر شهری خودش کار انجام دهد، پس درآمد نفت را به شهرها بدهد.
اطهاری عنوان کرد: الان به دلیل کژکارکردیها دچار شهریشدن رانت هستیم؛ بهطور مثال، از تولید ساختمان که 6 درصد ارزشافزوده شهر است، 80 درصد درآمد شهرداری را بهدست میآوریم و این موضوع شهر را نابود میکند.
وی ادامه داد: برای اینکه پروژههای پراکنده موضعی را سامان دهیم، باید مجموعاً محیط نوآوری تشکیل شود. یعنی باید کل یک کلانشهر برای اقتصاد دانشبنیان بازآفرینی شود. این موضوع باید هدف شورای شهر باشد. یک برنامۀ جامع باید تمام پروژهها را پیوند دهد تا اقتصاد پایدار به دست بیاید و شهرداری خودکفا شود.
این پژوهشگر اقتصاد شهری خاطرنشان کرد: جرالد میر، اقتصاددان بزرگ و باتجربه توسعه میگوید، بیش از هر عامل دیگری نقص دانش است که مانعی فراگیر بر سر راه توسعه بهشمار میرود. این موضوع در مورد ایران به شدت صادق است. اینکه میگویند بلا یا نفرین منابع از همینجا میآیدف چون دانش وجود ندارد بلای منابع یعنی نفتِ فراوان معکوس میشود. نفت، دانش را از سر آدمها میپراند.
اطهاری افزود: همچنین میلیر میگوید «گرچه آفرینش ایدهها شرط ضروری توسعه است ولی شرط کافی نیست»، بنابراین اگر این نهادسازیهای لازم صورت نگیرد، معکوس و بدتر میشود. این اتفاق بهشدت در ایران راه افتاده و نوگویی جای نوآوری و کپیکردن جای خلاقیت را گرفته است.