دکتر فرشاد مومنی: کریه ترین جلوه های پدیده حاشیه نشینی ملی در مشهد مشهود است/ بقا و تقویت جمهوری اسلامی در گرو دامن زدن به مطالبات توسعه خواهانه است

  • چاپ
  • ایمیل
  • دسته : اصلی گفتمان شهر ,
  • منتشر شده در :
  • آخرین به روز رسانی در :

 

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده ثامن، دکتر فرشاد مومنی در نشست روش شناسی اقتصاد توسعه با محوریت «مشهد در مسیر توسعه» که امروز صبح در پژوهشکده معنوی ثامن برگزار شد، اظهار کرد: کریه ترین جلوه های پدیده حاشیه نشینی ملی در مشهد مشهود است. این مساله بر می گردد به آن که ما خواستیم میانبر بزنیم و به مسائل توسعه اعتنا نکنیم و مسائل جزئی تر را حل و فصل کنیم. اغواگری های دستاوردهای جزئی و مقطعی به اندازه ای زیاد است که وقتی گره می خورد به آن عنصر گوهری کوتاه نگری نظام وار ما را این گونه گرفتار می کند.

وی تصریح کرد: توسعه به لحاظ مفهومی پیوند بسیار نزدیکی با تمدن سازی دارد،  یکی از مشخصه های راهبردی نگرش دینی در تعلیمات دینی نگرش آینده شناختی است که از ملاک های اصلی تفکیک اهل ایمان  از غیر ایمان است.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی خاطرنشان کرد: اگر وجه اندیشه ای  مساله را روشن شود و به یک ارزیابی قابل اعتنایی برسیم طبیعتا براساس آن است که می توان شرایط نامطلوب فعلی را تغییر داد.داگلاس نورث اقتصاددان بزرگ عنوان می کند که رقابت بین کشورها و رقابت بین بانگاه ها در آخرین تحلیل شکل تجسد یافته رقابت بین اندیشه ها است.

کانون اصلی این نا به سامانی در ساحت اندیشه است

مومنی افزود:  اگر ما اوضاع نا به سامانی داریم کانون اصلی این نا به سامانی در ساحت اندیشه است و بنابراین در حدی که بتوان نا به سامانی اندیشه ای را شناخت و برای آن تمهیدی خردورزانه اندیشید آن زمان احتمال آن که بتوان بر آن غلبه کرد موضوعیت پیدا می ک

وی ادامه داد: برای برون رفت از شرایط موجود و طراحی وضعیت مطلوب عنصر زیربنایی اندیشه است. بین ذهنیت مشوش و هویت مشوش یک رابطه و پیوند تمام عیار وجود دارد. یکی از کانال های برون رفت از این شرایط این است که ما به اندیشه توسعه از جنبه روش شناختی ورود پیدا کنیم

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی با اشاره به اینکه دراکر می گوید ماجرای عبور از توسعه نیافتگی و نیل به توسعه در آخرین تحلیل مستلزم جایگزینی اقتدارهای مبتنی بر پول و اقتدارهای مبتنی بر زور (در اقتصاد رانتی می توان مولفه اقتدارهای مبتنی بر فریب را هم اضافه کرد) با اقتدارهای مبتنی بر علم است، یادآور شد: متاسفانه یکی از کانون های اصلی آسیب پذیری ساحت علم در ایران آن است که در نظام رسمی آموزشی برای روش شناسی جایگاه بایسته ای در نظر گرفته نشده است

مومنی افزود: فهم دگرگونی ها و تحولات و داروری در باره آن ها براساس موازین روش شناختی می تواند برای ما دستاوردهای بسیار قابل اعتنایی داشته باشد. کما این که از آن طرف می توانیم این ادعا را کنیم که از سوء برداشت ها، ندانم کاری ها و نفهمی ها از جنبه اندیشه ای در زمینه توسعه بیشترین قدرت توضیح دهندگی برای از دست دادن  فرصت ها به تهدیدها و تهدیدها را به فاجعه دارد.

وی با طرح این سوال که چرا اقتصاددانان به مساله تورم و بیکاری حساسیت دارند؟ یادآور شد: پاسخ این است که در شرایط تورمی قیمت ها منعکس کننده واقعیت های کمیابی نیستند بنابراین به بازیگران اقتصادی و واحدهای سطح خرد علائم نادرست می دهند و بازیگران سطح خرد زمانی که علائم نادرست دریافت می کنند دچار سوء تخصیص منابع می شوند به همین دلیل است که ابتدا باید بستر کلان مساعدت کند تا ما انتظار داشته باشیم که همیشه زمانی که بسترهای کلان نامساعد است یک واحدهای استثنائی وجود داشته باشند با بهره گیری از یکسری ویژگی های استثنایی بتوانند خلاف مسیر آب شنا کنند اما با استثناها نمی توان سیستم بنا کرد.

نظام بودجه ای در ایران به حکم الی الاطلاق ناکام است

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی یادآور شد: ایران 110 سال است که بودجه مصوب پارلمان دارد ولی چرا نظام بودجه ای در ایران به حکم الی الاطلاق ناکام است و تحقق اهداف سطح کلان است. پاسخ چیست؟ وقتی به مسائل کلان اعتنا نمی کنیم ابزارهای کلان هم مانند ابزارهای سطح خرد خوب کار نمی کنند و دچار کج کارکردی می شوند

مومنی ادامه داد: از اولین بودجه پس از انقلاب مشروطه تا امروز همواره با ابزارها و مشوق های پولی و مالی تلاش شده که نابرابری های منطقه ای کاهش پیدا کند و یا مناطق عقب افتاده به مناطق پیشرفته تبدیل شوند. 110 سال است که این مشوق ها هزینه می شوند ولی ما حتی یک منطقه توسعه نیافته به منطقه توسعه یافته تبدیل نشده است. از این رو هرگز در کاهش نابرابری های منطقه ای موفق نبودیم. این مساله در مسیر توسعه ابزارهای سطح کلان و ابزارهای سطح خرد اختلال ایجاد می کند. برای توسعه بنیادی ترین مساله آن است که با تقدم رتبه ای سطح کلان توسعه رو به رو هستیم و تا زمانی این مسائل حل و فصل نشود امکان کسب دستاورد پایداری در زمینه سطوح کلان و خرد وجود ندارد.

وی عنوان کرد: در حال حاضر به دلیل فقدان فهم بایسته توسعه ای تمرکز غیر متعارفی روی رشد اقتصادی وجود دارد و عنوان کارمان برنامه توسعه است تمام هم و غم مان را بر روی مسائل سطح کلان می گذاریم و به اسم برنامه ریزی توسعه عملا تنها کاری که نمی توانیم انجام بدهیم برنامه ریزی برای توسعه است.

رشد 8 درصدی یکی از آرزوهای دست نایافتنی نظام است

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی تصریح کرد: تصمیم گیری و تخصیص منابع دست یابی به رشد 8 درصدی از برنامه چهارم 1384 تا پنج ساله آینده یکی از آرزوهای دست نایافتنی نظام است. در غیاب فهم بایسته با این که زحمت های زیادی کشیده شده و منابع عظیمی هم تخصیص پیدا کرده است ما هر روز نسبت به قبل چه به سر خودمان می آوریم و چگونه خودمان را از اهداف دور می کنیم.

مومنی خاطرنشان کرد: برنامه ریزان برای رشد 8 درصدی تلاش بسیار می کنند که هرگز هم اتفاق نیفتاده است. اگر اتفاق بیفتد ان که نزدیک به  دو برابر این رشد بوده چقدر کارسازی داشته که این بخواهد کارسازی داشته باشد. ما به تغییرات سوئی، بی کیفیت و عمدتا فاقد کارکرد دل خوش و از مسائل بنیادی غفلت کردیم که این مسائل برای ما هزینه ایجاد می کند.

وی یادآور شد: بنده شخصا جز منتقدین جدی سند برنامه چهارم توسعه بعد از انقلاب بودم. الان هم متاسف هستم که اکثریت قریب به اتفاق پیش بینی هایی که بنده کرده بودم تحقق پیدا کرده و واقعا متاسف هستم. در چارچوب نگرش کمی گرای و رشد محور سطح کلان در سند قانون برنامه چهارم توسعه این وفاق در سطح کلان نظام تصمیم گیری پدیدار شد که با تخصیص میانگین سالانه 16/5 میلیارد دلار می توان به طور متوسط سالیانه 8 درصد رشد کرد این مساله در سال 1384 مطرح شد.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی افزود: مسائل سطح توسعه در کشور ما وضعیت فاجعه آمیزی پیدا کرده است و مسائل دور مدت کشور متولی ندارد. بزرگترین تعرض ها به منافع ملی سازو کارهای پایش و نظارت و جلوگیرنده ما کار نمی کند و مثلا در اوج شکوفایی در آمد نفتی فجیع ترین فاجعه ها به ایران تحمیل شد ولی سیستم قادر نبود واکنش های به موقعی نشان دهد.

بی سابقه ترین سطح فساد در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد

مومنی یادآور شد: ما فقط ادا در می آوریم، زمان را از دست می دهیم و منافع مادی و انسانی مان را هدر می دهیم در حالی که این مساله ای است که در تسخیر علم قرار دارد. خطوط کلی آن کاملا مشخص است و ضوابط و معیارهای آن مشخص است و باید بر مبنای علم روی این ها تصمیم گیری کنیم.

وی یادآور شد: مرکز پژوهش های مجلس گزارشی در  مهر 1392 منتشر کرد که می گوید در دوره 8 ساله مسئولیت احمدی نژاد در مقایسه با دوره 8 ساله مسئولیت خاتمی ارزبری هر واحد GDP ایران 5 برابر افزایش پیدا کرده به عبارت دیگر بی سابقه ترین سطح فساد و ناکارآمدی در 50 ساله اخیر کشور در دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد. از این رو نیت خوب داشتن برای پیشبرد کار لازم است اما کافی نیست و شرط کفایت آن است که خودمان را به گونه ای تربیت کنیم که راه های تصمیم گیری، تخصیص منابع و امور تخصصی علم فصل الخطاب است.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی عنوان کرد: بنده جز جدی ترین منتقدان جهت گیری های اقتصادی دوره خاتمی بودم یعنی مساله این نیست که در دوره خاتمی اشکال در سیاستگذاری اقتصادی کم بوده است اما در آن دوره به طور نسبی چون اعتنا بیشتری به مسائل سطح توسعه شده بود تفاوت عملکرد به 400 درصد می رسد.

مومنی یادآور شد: در حال حاضر در حسرت رشد 8 درصدی بی کیفیت می سوزیم و همه ما شرایطی را تجربه می کنیم که در یک دوره کم تر از 3 سال چیزی بالغ بر 30 درصد از رشد تورم کاسته می شود ولی هیچ کس احساس بهبود کیفیت نمی کند. به عبارتی کمیات در یک ساخت توسعه نیافته رانتی معناداری خودش را از دست داده اند چه میزان باید از این هزینه ها بپردازیم.

در ذهن ما مفت خوارگی ارزش پیدا کرده است

وی با اشاره به اینکه آدام اسمیت می گوید اقتصاد رانتی اقتصادی است که مردم در جست و جوی برداشت از نکاشته ها هستند، اظهار کرد:  کسی می خواهد رئیس جمهور شود در اقتصاد رانتی دعوت به مفت خواری بیشتر می کند و رقابت ها و مسابقه ها در آن کانال قرار می گیرد، بعد انتظار می رود که اوضاع کشور بهتر شود.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی ادامه داد: کاندیدی عنوان کرده که  آن شیرین کاری هایی که در خصوص ترویج مفت خوارگی کردم 5 برابر افزایش می دهم. وقتی شما می بینید با یک پنجم شیرین کاری فاجعه هایی اتفاق افتاده که 25 سال زمان می برد که کار کنیم خودمان را به صفر برسانیم چرا کاری نمی کنید که جلوی عوام فریبی وفرصت طلبی ها گرفته شود.

مومنی عنوان کرد: سیستمی که در برابر یک حرف عادی مجلس آلژی نشان می دهد در برابر آن اظهارات فاجعه آفرین و به غایت فرصت طلبانه چه میزان تحملش زیاد است این به معنای آن است که ما مسائل سطح توسعه مان متولی ندارد. واکنش ها عمدتا تحت تاثیر ملاحظات و منافع کوتاه نگرانه کوتاه مدت است.

وی خاطرنشان کرد: اگر کسی سراغ تولید در ایران برود تنبیه می شود اما اگر به سمت دلالی، واردات و رباخواری برود تشویق می شود، سازو کارهایی این مساله را پشتیبانی می کند. ما آدم موفق را آدم تلاشگر نمی دانیم آدمی می دانیم که یک شبه راه صد ساله رود. در ذهن ما مفت خوارگی ارزش پیدا کرده است و نظام قاعده گذاری هم از آن پشتیبانی می کند.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی عنوان کرد: خدا رو شکر راجع به حقانیت قرآن ابراز تردید نکرده البته بعضی وقت ها برخی چیزهایی می گویند و بعد تکذیب می کنند که «زلف خانم ها از مناسبات ربوی برای ما مهم تر است» که خدای شکر تکذیب می کنند. حال آن که نفی ربا و مفت خوارگی به صراحت در قرآن آمده است.

بقا و بالندگی جمهوری اسلامی در گرو دامن زدن به مطالبات توسعه خواهانه است

مومنی تصریح کرد: بنابراین از موضع بقا و بالندگی جمهوری اسلامی شاید هیچ خدمت فرهنگی قابل مقایسه با دامن زدن به مطالبات توسعه خواهانه نباشد. اقتصاد مقاومتی که در کره مریخ نیست این اقتصاد با سیاست، فرهنگ و مناسبات اجتماعی پیوند دارد اگر ما در حیطه اقتصاد هر تغییری به سمت توسعه می خواهیم دقیقا باید بایسته های تغییرات متناسب در بقیه وجوه حیالت جمعی مان تعریف شده باشد. و گرنه این کار را نکرده باشیم . این چیزی که به اسم اقتصاد مقاومتی در حال اجرا است یک نوع بازگشت به حدود 70 سال پیش است که ما تازه تجربه برنامه ریزی توسعه را تازه به آن ورود کردیم.

اسناد در اقتصاد رانتی نمایشی می شود

وی اظهار کرد:  بنده 15 سال است که بر روی اقتصاد دانایی کار می کنم یکی ازیافته های تکان دهنده مهم بنده آن بوده است که تقریبا در تمام مطالعه ها بین توان مقاومت اقتصادی، توان رقابت اقتصادی و سطح دانایی محوری، وضعیت عدالت اجتماعی و پایداری نظام ملی یک در هم تنیدگی تمام عیار وجود دارد و محور وصل کننده همه این موارد اشتغال مولد است.

این عضو هیات علمی دانشگاه طباطبائی خاطرنشان کرد: بنده قویا بر این باور هستم که اسناد در اقتصاد رانتی نمایشی می شود و بیشتر دهن ها را می بندد یا رو کم می کند و یا خودنمایی می کند. یه همین دلیل  در یک دوره 5 ساله در سند برنامه ششم 196 تا هدف کلی تعیین  کردند و در صدد تحقق آن هستند!! هدف مان این است که اگر بخواهیم بنیادی فکر کنیم اشتغال مولد در آخرین تحلیل، توسعه، دانش ضمنی و ذخیره ظرفیت سازمانی در کشور بزرگترین کانون خلق کننده این ذخایر است و راه نجات ما از آن می گذرد.