به گزارش روابط عمومی پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن، شنبه ۱۵ آبان ماه هفتمین نشست «مشهد در مسیر توسعه» برگزار شد. در این نشست مجید پورشافعی، مولف کتاب «اقتصاد کوچه» به ارائه ای در باب «بررسی سرگذشت پول ملی ایران در دو سده گذشته» پرداخت. وی اظهار کرد: همواره نوستالژی و حسرت گذشته در ملت ایران وجود داشته است، این روند ادامه دارد هر چه به عقب تر برگردیم حسرت نسبت به گذشته همچنان ادامه دارد. جامعه همواره اوضاع فعلی را خراب و روزگار گذشته را مطلوب تر ارزیابی میکنند.
نویسنده کتاب «اقتصاد کوچه» تصریح کرد: اقتصاد کوچه به هیچ وجه تحلیل اقتصادی نیست و نویسنده آن به هیچ روی ادعای اقتصاددانی ندارد. این کتاب روایتی است از آن چه که بر سفره و سرای مردم ما در این دو قرن گذشته آمده، روایت بی پیرایه سفره و سرای دهقان، پیشه ور و مردم کوچه و بازار است. اقتصاد کوچه در واقع همان اقتصاد مردم است نه اقتصاد دولتمردان و فرادستان جامعه.
وی خاطرنشان کرد: این کتاب تحولات سال 1174 تا سال 1357 زمان پیروزی انقلاب اسلامی را روایت میکند و در برگیرنده حوزه های اقتصادی یا وضعیت پولی ایران در دوره قاجار و پهلوی است.
پور شافعی افزود: حاجی سیاح پس از سفرهای طولانی مدت نزد همشهری های خود به تهران می آید. چون ناصرالدین شاه قاجار آوازه حاجی سیاح را شنیده بود با او ملاقات می کند و از حاج سیاح می پرسد که اوضاع ایران را چه دیدی؟ شاه انتظار داشت که حاج سیاح از وضعیت مملکت تعریف کند و بگوید از برکت دولت همایونی وضع خیلی خوب است. اما حاج سیاح در پاسخ به وی گفته بود چیزی که من در این سال ها مشاهده کردم لاغر شدن مرتب پول ملی ایران است، کتاب «اقتصاد کوچه» به آن پرداخته است.
نویسنده کتاب «اقتصاد کوچه» ادامه داد: شاه عباس کبیر تنها کسی که در روزگار پس از اسلام توانست لقب کبیر را به خود اختصاص دهد، هیچ فردی بعد از اسلام طرف قیاس این مرد بزرگ نیست. اقتصاد ایران در دوره شاه عباس کبیر اقتصاد فوق العاده شکوفایی داشته است.
وی یادآور شد: قرن 18 برای ما قرن وحشت است قرن نابه سامانی فراوان است بعد از اینکه صفویه از جهان رفتند دیگر مردم روی آسایش ندیدند. در دولت کوتاه مدت 12 ساله نادری هم ایران یک پادگان متحرک بود که نقل و انتقال های نظامی بسیاری در این دوره شکل گرفت.
پور شافعی عنوان کرد: در زمان نادرشاه بلند پروازی های هند را گشودیم، صرف نظر از جایگاه بزرگ نادر در تاریخ ایران، این جنگ ها جز خالی کردن خزانه ملت و لاغری پول مالی حاصلی نداشت.
نویسنده کتاب «اقتصاد کوچه» عنوان کرد: تمام جواهرهای سلطنتی که از هند آمد هیچ کدام صرف ساخت و ساز پل، هواپیما، مدرسه و یا دارالشفا نشد. تنها بنایی تحت عنوان کاخ خورشید در کلات ساخته شد و بنایی که در خور نادر باشد بنا نشد تمام این پول ها در کلات انباشته شد و به اسباب نزاع جانشینان نادر بدل شد. فتح کشورهای خارجی نه تنها برای پول ملی اثر مثبتی نداشت، بلکه اثر منفی هم داشت.
وی عنوان کرد: پس از کشته شدن نادر تا 13 سال شاهد ناآرامی و هرج و مرج بودیم که پول ملی را لاغر کرده بود، هر چند که کریم خان زند پس از روی کار آمدن در تلاش بود که گوشه ای از ترمیم در پول ملی به وجود آورد اما این حاصل نشد.
پور شافعی افزود: پس از کریم خان هم 16 سال کشکمش های بین شمال و جنوب کشور بود در آغاز قاجار و در آغاز قرن 19 پول ملی به کلی ارزش خود را از دست داد.
نویسنده کتاب «اقتصاد کوچه» عنوان کرد: جنگهای بلند مدت ایران و روسیه به بی ارزش شدن پول ملی انجامید و تاوان جنگی معادل 10 کرور تومان را در ترکمان چای تعیین شد که 9 کرور پول نقد به روسیه پرداخت کردیم و این باعث بی ارزش شدن پول شد. این روند در دوره قاجار هم تداوم داشت.
وی اظهار کرد: تومان یک واژه نظامی است در دوره مغول به کسانی که 10 هزار سرباز زیر فرمانشان بود به آن تومان می گفتند تومان کلمه ترکی و مغولی است، تومان در ایران معادل 10 هزار دینار بود. مغولان به ده هزار سرباز یک تومان و به رهبرشان یک امیر تومان می گفتند.
پور شافعی افزود: معادن نوادا نقره در اوایل سلطنت ناصر الدین شاه کشف شد، کشف این معادن عظیم نقره نوادا یکی از عوامل بی ارزش شدن پول ملی بود، از آن جایی که ریال و قران ما از نقره بود و تومان های ما نقره بودند کشف عظیم معادن سرشار نوادا در آمریکا یکی از عواملی بود که ضربه شدیدی به پول ملی ما وارد کرد. عامل دومی که بنده در کتابم به ان اشاره داشتم اکثر کشورهای دنیا هم سکه طلا و هم سکه نقره داشتند کشورهای آلمان بعد آمریکا این کار را دنبال کردند و آن ها دیگر نقره را حذف کردند و به یک فلزی شدن اقتصاد اندیشیدند.
نویسنده کتاب «اقتصاد کوچه» یادآور شد: عامل سوم که موجب بی ارزش شدن پول ملی شد، امور داخلی است وام های سختی که از کشورهای دیگر گرفتیم. اولین وامی که گرفتیم وام های خارجی بود که پول ما را فوق العاده بی ارزش کرد.
وی افزود: البته پشت صحنه ماجرای تنباکو است امتیازی که یک انگلیسی به نام تالبوت گرفت، البته قرارداد با فتوای صادره از سامرا ملغی شد. ماجرای توتون و تنباکو در واقع نزاع روس و انگلیس بود، منتها هر تیری از دو طرف می آمد به ملت بی نوای ایران اصابت می کرد.
پور شافعی ادامه داد: در پایان تالبوت، روس ها بازی را بردند، قرداد لغو شد و بازرگانان توتون و تنباکو آن ها به منافع فوق العاده شدید رسیدند درباریان از این ماجرا سبیلی چرب کردند. روحانیت سیلی سختی به حکومت زدند و انگلیس ها هم 500 هزار لیره از ایران تاوان خواستند. این اولین وام خارجی است که ملت ما نتوانست از زیر این وام کم راست کند.