آقایان سعید شعرباف (مسئول دبیرخانه شورای راهبردی پیوست فرهنگی شهرداری مشهد)، محمد سهیلی (نماینده شورای شهر چهارم)، احمد نوروزی (شهردار اسبق مشهد)، حسن موحدیان (فرماندار اسبق مشهد) ، جلال فیاضی (نماینده شورای شهر چهارم) و هادی مهدینیا (عضو هیئت علمی گروه معماری و شهرسازی دانشگاه آزاد مشهد) به عنوان به عنوان نمایندگان جریانهای فکری و مدیریتی مختلف شهر مشهد در این نشست حاضر شدند و با پاسخگویی به پرسشهای نشست، دیدگاههایشان را درباره موضوع سرمایه اجتماعی و هویت شهری مطرح کردند. همچنین آقایان دکتر علیاصغر محکی (مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران)، دکتر حسین اکبری (عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی) و مهندس محمدمهدی برادران (معاون برنامهریزی و توسعه شهرداری مشهد) به عنوان کارشناس در این نشست حضور داشتند و با بررسی و ارزیابی پاسخها و نظرات کاندیداها درخصوص موضوع جلسه، پیشنهادهایی برای مدیریت شهری
آینده مشهد مطرح کردند.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامن، جواد خدایی معاون پژوهشکده و مجری این برنامه در ابتدا مطالبی را در خصوص سرمایه های اجتماعی و هویت شهری عنوان کرد و بعد از پخش کلییپ تولیدی پژوهشکده در این باره مراسم قرعه کشی انجام شد و محمد هادی مهدی نیا به عنوان پاسخ دهنده به سوال نخست انتخاب شد.
رئیس دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در پاسخ به سوال « نقش مدیریت شهری مشهد در حفظ یا تخریب نشانهها و بافتهای هویتی را در ادوار گذشته چگونه بوده و رویکرد شما در این زمینه چیست؟» عنوان کرد: مداخلات در بافتهای شهری مشهد بیشتر رویکرد مدرنیستی داشته است و با تخریب و بازسازی همراه بوده است. به طور خاص این تجربه در مشهد با طرح تاش در دهه 70 اتفاق افتاده است که این گونه مداخله قطعا کمنظیر است. ما در این زمینه عملکرد خوبی نداشتیم و همان رویکرد مدرنیستی غرب را هم به درستی اجرا نکردیم و بنابراین باید روی این موضوع یک بازنگری جدی صورت بگیرد.علاوه بر این و باید هویت شهر از سوی تمام نخبگان بازتعریف شود. بنابراین رویکرد من نسبت به گذشته انتقادی است و بر ضرورت بازنگری تاکید دارم.
سعید شعرباف، مسئول دبیرخانه شورای پیوست فرهنگی شهرداری مشهد همدر این باره گفت: در دو دهه اخیر بر طبق تعریف میراث، تعریف بافتهای فرسوده به بافتهای تاریخی تغییر کرده است. ما نیز باید به سمت این تغییر حرکت کنیم. در کنار این باید درباره استدلالهای اقتصادی این طرحها مثل تراز مالی صفر آنها و نیز در استدلالهای امنیتی و اخلاقی آنها بازنگری کنیم
در همین حال محمد سهیلی رییس کمیسیون بودجه و برنامه ریزی شورای شهر مشهد اصل مداخله از سوی مدیریت شهری را اجتناب ناپذیر دانست و گفت : اشکالی که میبینیم به این دلیل است که درک درستی از آن نداریم و آن را به کالبد محدود میکنیم. مشاور تاش هم در این خصوص تفکر داشت و هم طراحی. تاش به دنبال معاصرسازی فضای زیارت بود اما درباره آن تعریفی نداشت و در این معاصرسازی موفق نبود. مشکل اصلی ما از اجرای طرح تاش نبود، بلکه از کنارگذاشتن اجرای آن بود.
احمد نوروزی شهردار اسبق مشهد نیز عنوان کرد: در گذشته همه از ما میخواستند بافت را به سبک مکه و مدینه بازسازی کنیم و کسی ایدهای غیر از این نداشت، اما امروز کسانی که در طراحی این طرح موثر بودند، منتقد آن است. اصلاحات این طرح باید انجام شود، اما این اصلاح باید مبتنی بر واقعیت باشد و تخریب دوباره و بازسازی مجدد ممکن نیست.
حسن موحدیان، فرماندار سابق مشهد نیز ضمن بیان این مطلب که ما همیشه سادهترین تصمیم را میگیریم نه درستترین تصمیم را؛ افزود: این مطلب را فراموش نکنیم انسانها رو به رشد هستند و انتقاد به گذشته درست است اما باید انصاف را رعایت کرد. طرح تاش امروز با مطالعات جامعهشناختی و روانشناختی سازگار نیست و من هم قبول دارم اما در گذشته این مسائل مطرح نبود.
سید جلال فیاضی عضو فعلی شورای اسلامی شهر مشهد هم با اشاره به اینکه مداخله در بافت از پیش از انقلاب شروع شد،افزود: بعد از انقلاب طرحی تهیه شد که دو ویژگی داشت: یکی تراز مالی صفر و دیگری ایجاب به مهاجرت مردم بومی بافت که مهمترین شاخصه فرهنگی بافت بود. امروز باید با عدم نفی تلاش گذشتگان، طرح را به سمت مطلوب ببریم.
پس از این سخنان حسن اکبری، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد که به عنوان صاحب نظر در دومین روز از نشت گفتگو برای مشهدی دیگر حضور داشت، عنوان کرد : نباید این سوال را به بافت پیرامون حرم تقلیل دهیم. در پاسخ دوستان، هویت شهر مشهد به کالبد و آن هم به کالبد اطراف حرم تقلیل یافت. در حالی که هویت دارای مجموعه ای از عناصر ملموس و ناملموس است.در تحقیقات ما هویت شهری در حال کاهش است. چون مردم به عناصر هویتی احساس تعلق نمیکنند و دلیل این امر این است که ما در عناصر هویتی شهر مداخلات زیادی کردهایم حتی مردم به لهجه مشهدی دیگر تمایلی ندارد. بنابراین سوال این است که دوستان به ویژه کمیسیون فرهنگی و اجتماعی، چه برنامهای در خصوص این موضوع دارند.
محمد مهدی برادران، معاون سابق برنامه ریزی و توسعه شهرداری مشهد نیز گفت: جدا از بحث تاریخیی مطرح شده، مشکل دیگر تقابلی است که ما در تعریف بافتها ایجاد کردهایم. امروزه یک پارادایم طرفدار مشهد قدیم است و یک پارادایم طرفدار مشهد جدید و مدرن است و تداخل این دو پارادایم اصلا جالب نیست. یکی از انتقادات من به طرح مشهد دوستداشتنی همین بود که مشهد دوستداشتنی قدیم را نشان میداد. درخواست دارم دوستان به صورت مصداقی وارد بحث بشوند تا از بحثهای مفهومی به راهکارهای عینی برسیم.
علی اصغر محکی، مدیر کل اسبق مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران دیگر کارشناس شرکت کننده در این نشست نیز گفت: باید خیلی صریح و روشن تکلیف معماری مشهد و حوزههای کاربری آن را با بحث نشانهشناسی مشخص کنیم. بحث معماری سازه و استفاده از تندیسها را باید عزیزان به طور مصداقی و روشن توضیح بدهند. باید بگویند روی چه المانهایی تاکید دارند و به دنبال سرمایهگذاری روی آن خواهند بود.
احمد نوروزی براساس قرعه کشی پاسخ دهنده به سوال دوم مجری مبنی بر "ساختار اجتماعی مشهد به دلیل مهاجرت درون و برونشهری موجب عدم یکپارچگی بافت اجتماعی گردیده است. کارنامه ادوار قبلی شورای شهر مشهد در مدیریت این مسئله را چگونه ارزیابی نموده و رویکرد پیشنهادی خود را برای شورای پنجم بفرمایید" بود که اینگونه پاسخ داد : مشهد در تمام ادوار ترکیبی از مردمی بوده است که از نقاط مختلف ایران و حتی خارج از ایران آمده است. بنابراین مشهد از ابتدا یک بافت همگن نداشته است و ترکیبی است از اقوام مختلف. باید به دنبال هویتی باشیم برای این جامعه ناهمگن. نظر شخصی من این است که ما متخصص همه مسائل نیستیم و نمیتوانیم برای هر سوالی پاسخی بیابیم و در همین جلسه به ارائه طریق بپردازیم.
شهردار اسبق مشهد افزود: در دوره شهرداریام سعی کردم بر اساس خرد جمعی و با حضور کارشناسان متخصص درباره مسائل تصمیمگیری کنیم. از شهرداران ادوار گذشته مشهد حتی پیش از انقلاب دعوت کردیم تا در کنار کارشناسان به ارائه راهکار بپردازند. در نتیجه باید با استفاده از عقل و خرد جمعی برای همگرایی جامعهای که میدانیم همگن نیست برای ایجاد هویت مشترک در مشهد استفاده کنیم.
حسن موحدیان نیز اظهار کرد : مشهد از گذشته مهاجرپذیر بوده است، اما این مهاجران خودشان را با فرهنگ عمومی مشهد وفق دادهاند. اما درباره آن قسمت سوال که مربوط به ارزیابی عملکرد ادوار شورا میشود، باید بگویم این یک بحث فرا شورایی است. البته شوراها در افزایش مهاجرت موثر بودهاند و ما باید در شورا به تصمیمی برسیم که مهاجران عزیز در کنار حقوقشان تکالیفشان را هم انجام بدهند.
سید جلال فیاضی عضو شورای شهر فعلی هم با اشاره به اینکه عملکرد شورای سوم موفق تر از شورای چهارم بوده است، افزود : در شورای چهارم از دکتر اورعی خواستیم پژوهشی انجام بدهند که طبق پژوهش ایشان واگرایی هویتی در مشهد در بالاترین سطح است و در شورا طبق این موضوع تصمیم گرفتیم. یکی از معیارهای شورا در تصمیمگیری دامن نزدن به این واگراییهاست. چون شورای چهارم گرایشهای سیاسی را غلبه داد که به واگرایی هویتی دامن زد.
محمد هادی مهدینیا نیز گفت :هرچند همگرایی و متحدالشکل بودن چیز خوبی است اما الزاما همیشه این گونه نیست و باید تنوع هویتی را به رسمیت شناخت. برای این موضوع باید به آموزش شهروندی و تنوع قومیتی، تقویت عناصر مشترک، تقویت حس تعلق به مکان که مشهد است توجه شود. اگر مدیریت شهری میخواهد مداخله بکند باید روی این مسائل تمرکز کند و برخی بیلبوردهای شهر مخالف این موضوعات است.
سعید شعرباف هم در رابطه با عدم یکپارچگی بافت اجتماعی عوان کرد: مشهد شهر تکثر و گفتگوست، از مکتب تفکیک تا کانون نشر حقایق اسلامی باید به سمت مدیریتهای محله محور برویم و به محلات استقلال در مدیریت و اجرا و طراحی محله برویم.
محمد سهیلی، نایب رییس اول شورای اسلامی شهر مشهد ضمن بیان پذیرش بالای مردم مشهد در خصوص مهاجرت پذیری اضافه کرد : سازمان ها در این زمینه موفق نبوده اند. مدیریت شهری هم در گذشته مدیریت شهرداری بوده است نه شورای شهر و اولین بار در شورای چهارم به دنبال ایجاد یک سند در این زمینه رفته است.
پس از این سخنان حسین اکبری نظر خود را در رابطه با دیدگاه های نمایندگان جریان های فکری و مدیریتی این گونه ابراز کرد: در پاسخها دو رویکرد وجود داشت، رویکرد همگونسازی و رویکرد چندفرهنگگرایی. ساختار موزاییکی مشهد هم میتواند تهدید باشد و هم فرصت و سوال این است که سیاست شورای شهر در این زمینه چیست؟ باید اینها را مشهدی کنیم یا باید به اینها استقلال بدهیم تا کثرتشان حفظ بشود یا حتی باید به سمت سیاست سومی برویم که در عین وحدت، کثرت فرهنگی هم حفظ شود. دوستان باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشند.
علی اصغر محکی نیز تنوع فرهنگی را بخشی از فرهنگ مشهدی دانست و افزود: بخش دیگر آن تحمل و مدارا در قبال این تنوع وتکثر است که شورا باید روی این بحث تحمل و مدارا تمرکز بیشتری داشته باشند.
"سازوکار پیشنهادی شما برای جلب مشارکت واقعی مردم در مدیریت مسائل شهر مشهد چیست؟ کارنامه مدیریت شهری مشهد در ادوار گذشته را در این امر چگونه ارزیابی می کنید" ؟ سوال بعدی مجری بود که محمد سهیلی آن را این گونه پاسخ داد: حوزه عمومی جایی است که بستر مشارکت شهروندان میشود و در شورا تاکنون به این موضوع کمتر توجه شده است. اینکه امروز در پارکها فضاهایی برای دور هم نشستن تعداد زیاد مردم در کنار هم فراهم شده است نشان میدهد که شورا به موضوع تعامل مردم توجه دارند. یکی از راهکارهای دیگر توجه به سازمانهای مردمنهاد است. به نظر من شورای چهارم در جلب مشارکت مردم ضعف داشته است. باید ظرفیت مشارکت مردم در تصمیمگیریها باید توسط سازمانهای مردمنهاد ایجاد و تقویت شود. برای این کار باید اعتماد مردم را جلب کنیم؛ سهم مردم در تصمیمهای شهری تعریف کنیم.
احمد نوروزی نیز با اشاره به تعریف امام راحل در نقش شورا در رابطه با گسترش مشارکت مردم در تصمیمگیری و استفاده از بسیج مردم در اداره شهر، اضافه کرد: وقتی ما شهرداری را تحویل گرفتیم سعی کردیم از ظرفیت مردم در اداره شهر استفاده کنیم.در قسمتهای مختلف شوراهایی تشکیل دادیم و به هیئت امناهای آن گفتیم که ما پول اجرای پروژهها را نداریم، اما اگر شما مشارکت کنید ما بازگشت سرمایه شما را تضمین میکنیم و از این طریق کارهای نشدنی را انجام دادیم.
حسن موحدیان نیز عنوان کرد: امکان ندارد مردم مشارکت کنند، چون مردم به ما و شهرداری اعتماد ندارد، چون حمایت نمیشوند. ما باید به عنوان اولین کار در شهرداری این اعتماد را به وجود بیاوریم. شورای شهر جدید باید به عنوان اولین کار اعتماد مردم به شهرداری را زنده کند
سید جلال فیاضی با بیان اینکه مشارکت برخاسته از اعتماد است، ادامه داد : وقتی مردم به شهرداری اعتماد ندارند، مشارکت ممکن نیست. نکته دوم اینکه مشارکت را به جیب مردم محدود نکنیم، مردم باید در مسائل غیرمالی و تصمیم گیریهای نیز مشارکت داشته باشند.
هادی مهدینیا نیز گفت: شورای شهر برای افزایش مشارکت باید سلسله مراتب شهری را تعریف کند. اگر قدرت مثل مویرگ در بافت جامعه پخش شود، اعتماد و سرمایه اجتماعی محقق میشود و آن وقت میتوانیم به سراغ مشارکت که یکی از امور دوطرفه است برویم.
سعید شعرباف، عضو مجمع مطالبه مردمی مشهد با بیان اینکه مشارکت یک امر دوطرفه است و باید بگوییم ما از مردم چه مشارکتی میخواهیم، افزود : درباره این موضوع قبل از اینکه بگوییم ما از مردم چه میخواهیم باید بگوییم از مردم چه نمیخواهیم. باید عوامل بیاعتمادی را حذف کنیم؛ مناسبات مردمی در شهر را به هم نزنیم و فرهنگ مردمی را به وجود بیاوریم. در کنار اینها شفافیت کلا اعتمادساز است؛ واگذاری حقیقی کارهای به مردم و نظام پاسخگویی مناسب و نظام رسانهای عادل از دیگر سازوکارهای ایجاد اعتماد است..
حسن موحدیان نیز افزود: اینکه مشارکت طرفینی است را قبول داریم، اما این ما هستیم که باید دستمان را به سوی مردم دراز کنیم.
علی اصغر محکی در تکمیل دیدگاه های نامزدهای شورای شهر این گونه اظهار نظر کرد: اگر بخواهم به پاسخهای دوستان مواردی اضافه کنم باید بگویم مشارکتجویی و مشارکتپذیری لازم و ملزوم هم هستند و باید اینجا میثاق ببندیم که دوستان اگر به شورا راه یافتند زمینههای مشارکت مردم را تقویت کنند. در این زمینه موارد آسیبزا را باید از بین ببریم، نگاه سیاسی و امنیتی به سمنها و تشکلها، تغییر نگاه به مشارکت و اینکه صرفا در آستانه انتخابات به دنبال مردم نرویم از این موارد است.در ضمن باید برای تصمیمهای اشتباه نیز پیشبینی کنیم و هزینههای آن را به نحو دیگری جبران کنیم. در کل مشارکت باید مطالبه مردم باشد.
محمد مهدی برادران نیز با اشاره به اینکه کلیگویی به مردم کمک نمیکند که بتوانند انتخاب کنند، اضافه کرد: درباره مدیران شهرداری میتوانیم امروز یک نظرسنجی انجام دهیم و نتایج آن را با تحقیق سال 92 دانشگاه فردوسی در این زمینه مقایسه کنیم. من به عنوان یکی از مدیران شهری اولین باری که نقاشی شهری را انجام دادیم، مردم هیچ آسیبی به آن نرساندند و این نشان میدهد که حرکتهای وندالیستی در مردم کنترل شده و این یک نشانه بسیار خوب است.
حسین اکبری نیز با اشاره به اینکه ما در کشور با تلقی منفی مردم به مشارکت مواجهیم، افزود : مشارکت از نظر مردم ما به عنوان بیگاری کشیدن از مردم است و مردم به آن نگاه مثبتی ندارند و ایجاد و افزایش مشارکت به انجام اقدامات زیربنایی نیاز دارد .در این زمینه پژوهشهای زیادی در دانشگاهها انجام میشود و این فرصتی است برای اینکه شوراها تصمیم بگیرند به این پژوهشها رجوع کنند و از راهکارهای این پژوهشها در زمینهسازی برای مشارکت استفاده کنیم.
سوال چهارم با اشاره به اینکه پایش وضعیت سرمایههای اجتماعی، حاکی از کاهش قابل چشمگیر این مؤلفه و افزایش آسیبهای اجتماعی است.از نمایندگان جریانها میخواست تا برنامه خود برای ارتقای سرمایههای اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی در شهر مشهد را بیان کنند که حسن موحدیان، فرماندار اسبق مشهد بدان این گونه پاسخ داد: مهمترین سرمایه ما اعتماد مردم است و اگر مردم به ما اعتماد نمیکنند باید با مدارا و صبوری به سمت ایجاد و افزایش اعتماد مردمی برویم. در این زمینه باید ارتباط موثر و آموزش کافی داشته باشیم تا بتوانیم اعتماد را ایجاد کنیم. اما چون ما خیلی عجول هستیم بدون ارتباط موثر خیلی از کارها را انجام میدهیم که به اعتماد مردم ضربه میزنیم. برای مثال تعویض جدولها که خیلی وقتها در ظاهر اشکالی ندارند و این موضوع به اعتماد مردم آسیب میزند.
سید جلال فیاضی نیز با اشاره به اینکه موضوع آسیب دیدن اعتماد و سرمایههای اجتماعی یک موضوع ملی است، افزود: بخشی از این موضوع به واگراییهای سیاسی و فساد اقتصادی برمیگردد اما در مدیریت شهری هرچقدر واگراییهای شهری را کم کنیم به همگرایی ملی نیز کمک کردهایم.از این رو نباید مدیریت شهری به واگراییهای سیاسی دامن بزنند و در همگراییهای شهری و تعاملات مردمی مداخله نکنیم.
محمد هادی مهدینیا هم با اشاره به این که وقتی دانشجوی آلمان بوده، برای پرداخت مالیات و انجام فعالیت اقتصادی کد اقتصادی گرفته و در پایان سال پاکتی که در آن ریز هزینهها و عملکرد شهرداری و مصوبات شورا آمده بود دریافت کرده، اضافه کرد: ما اگر بخواهیم مشارکت و اعتماد مردم را افزایش دهیم باید به این آیه قرآن که میفرماید «اوفو بالعقود» عمل کنیم. اگر چنین کنیم، اعتماد و در نتیجه مشارکت مردم افزایش مییابد.
محمد سهیلی نیز با بیان اینکه باید سرمایه اجتماعی را ارتقا دهیم ،افزود: این مصوبه شورا که از 5 تا 25 درصد پروژههای شهری را باید با مشارکت مردم انجام دهیم، گام خوبی بود. در کنار این الان باید به سازوکارهای جامعهپذیری مانند خانواده و مدرسه که امروزه مخدوش شده است، توجه کنیم. در این صورت تا حد زیادی نقصانهای فعلی جبران میشود.
سعید شعرباف هم ضمن بیان عنوان های افزایش سرمایههای اجتماعی که شامل شفافیت، واگذاری حقیقی کار به مردم، و نظام پاسخگویی مناسب است، افزود: یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که باید مردم و خواص آنها را در جاری فعالیتهای شهری دخالت دهیم. آنچه بیاعتمادی ایجاد میکند، ندیدن مردم در میدان عمل است. اگر سرمایه اجتماعی را در فرایندها دقیق کنیم، مردم مشکلات را بهتر از دولت حل میکنند .
پس از این سخنان حسین اکبری در تحلیل دیدگاه های نمایندگان جریان های مدیریتی شهر گفت: بحث فرسایش سرمایه اجتماعی همان طور که دوستان گفتند یک پدیده ملی است اما تحقیقات نشان میدهد که در خراسان و مشهد این وضعیت بدتر است. دوستان در این زمینه بیشتر بر روی مفهوم اعتماد که بسیار هم مهم است تمرکز کردند، اما در مدر اعتماد موارد دیگری نیز وجود دارد که باید به آنها نیز توجه کنیم. برای مثال روابط اجتماعی بین مردم. طبق تحقیقات روابط اجتماعی بین مردم بسیار کاهش یافته است و این موضوع در محلات جدید خیلی بیشتر است. در حوزههای آسیبهای اجتماعی نیز وضعیت مشهد خیلی بد است و شهرداری باید وارد شود
علی اصغر محکی نیز با اشاره به اینکه سرمایه اجتماعی در طول زمان و با توجه عملکرد سازمانها افزایش و کاهش پیدا میکند، اضافه کرد: در کشور ما طبق آخرین تحقیقات مشهد بدترین شهر در حوزه افول سرمایه اجتماعی بوده است. در بحث سرمایه اجتماعی، ابعاد ارزشی، هنجاری و اعتماد بسیار کاهش پیدا کرده است. موانعی برای توسعه سرمایه اجتماعی برشمرده شده است که مهمترین آنها نسبیت اخلاقی و فرهنگ انزواست. یک نسخه کاربردی برای شورا و مدیریت شهری توسعه گفتگو است. هرچه در شهر گفتگو حول مسائل شهری بیشتر شود، سرمایه اجتماعی تقویت میشود. ایجاد پاتقهای شهری و سراهای محله در این زمینه بسیار موثر خواهد بود.
سعید شعرباف در پاسخ به سوال پنجم این نشست که خواستار ارائه برنامه برای شورای شهر پنجم مشهد درباره پدیده حاشیه نشینی بود،عنوان کرد: موضوع حاشیه موضوع درازدامنی است و باید آن را در مقیاس ملی ببینیم. بحث آب تاثیر انکارناپذیری بر مهاجرات میگذارد و توزیع صنعت در استان که با اسناد بالادستی مربوط میشود، بر این موضوع تاثیر میگذارد. پس از دوستان خواهش میکنم شعارهای ناممکن ندهند که این موضوع را ظرف سه تا چهار سال حل میکنیم. الان که وارد دوره ثبات حاشیه نشینی شدهایم، مهمترین و بهترین روش برای بهبود و حل این مسئله مکانیزمهای مردمی است. باید پولی که در حاشیه هزینه میشود که پول کمی هم نیست با اطلاع و همکاری مردم خرج شود. اگر به خواص این مناطق هویت بدهیم ،بهتر است.
محمد سهیلی نیز با بیان اینکه حاشیه صرفا به معنای مهاجرت نیست و بخشی از حاشیه را خود مردم شهر تشکیل میدهند، گفت: نخستین رویکرد برای کنترل این معضل، راهکارهای فیزیکی مانند طرح کمربند سبز است. راهکار دوم حل مشکل زمینهای قولنامهای است و راهکار بعدی استفاده از تحقیقات دانشگاهی است.
حسن موحدیان، مشاور استاندار خراسان رضوی در امور حاشیه شهر مشهد نیز بیکاری و تورم دو عامل شکل گیری حاشیه نشینی دانست و افزود: من با حرف آقای شعرباف بیشتر از حرف آقای سهیلی که معتقدند این موضوع ظرف 4 یا 5 سال حل میشود، موافقم. وزارت راه و شهرسازی هیچ ایدهای برای این حریمهای شهری ندارد که ما باید برای آن به دنبال جایگزین باشیم.
سید جلال فیاضی، معاون اسبق فرهنگی و اجتماعی شهرداری مشهد نیز عنوان کرد: حاشیه محصول سیاستهای کلی کشور است. یکی از پارادکسها در موضوع حاشیه مسئله خدمت بیشتر مهاجرت بیشتر است که باید برای آن راه حل بیندیشیم و ایجاد کمربند یکی از این راه حلهاست.
هادی مهدینیا هم با توجه به اینکه قائل به تفکیک حاشیة و متن نیست،عنوان کرد : حاشیه شهر در ادبیات علمی جایگاهی ندارد. موضوع دوم این است که حل مشکل از همان جایی شروع میشود که به وجود آمده است. سکونتگاههای غیررسمی به این دلیل به وجود آمدهاند که قوانین اجازه نمیدهند. قوانین باید به شکلی اصلاح شود که این سکونتگاهها به سمت رسمی شدن بروند و در آینده برای اصلاح و بهبود آن فکری کنیم.
سپس علی اصغر محکی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فناوری ایران نیز با ذکر این موضوع که حاشیهنشینی یکی از اولویتهای کشور است، خاطر نشان کرد : حاشیه برآیند عملکرد نهادهای مختلف در طول زمان است. بر اساس برداشت اجتماعی حاشیه محدود به جغرافیای حاشیه نمیشود و در مرکز شهر هم میتواند به وجود بیاید. هر جا که مردم در شرایط نامناسب زیست کنند و محل زندگی آنها به گودال مسائل اجتماعی تبدیل شده باشد، حاشیه است. این مردم معمولا ساختارهای کنترلی و مدیریتی را بر نیتابند. حاشیه برای ناآرامی و شورش استعداد زیادی دارد.
محکی افزود: آنچه برای مدیریت شهری زنگ خطر است این است که نباید به راه حلهای فوری و ضربتی برای پاک کردن این مسئله فکر کنند. چون این معضل از جای دیگر و با قدرت بیشتر سرباز میکند. پس باید به دنبال مطالعات عمیق اجتماعی و رویکردهای مدیریتی درونزا برویم. برنامهریزان شهری باید به ظرفیتهای درونزا توجه کنند و حاشیه را صرفا تهدید قلمداد نکنند.
حسین اکبری رییس دفتر خراسان رضوی انجمن جامعه شناسی ایران نیز با اشاره به اینکه تصور نمایندگان طیف های حضر در نشست از حاشیه تصوری کالبدی است، ادامه داد : حاشیه فقط حاشیه کالبدی نیست، بلکه حاشیه اجتماعی شدیدی نیز وجود دارد که میزان ادغام آنها در روابط و نظام اجتماعی شهر خیلی کم است. مطالعات و بازدیدهای نشان میدهد که احساس حاشیهای بودن در مردم این مناطق بسیار زیاد است زیرا آنها از طریق مقایسه اجتماعی احساس محرومیت شدیدی در این مناطق میبینیم و همانطور که آقای دکتر محکی فرمودند این موضوع میتواند امنیت شهر را به شدت تهدید کند. در حاشیه نسل اول چندان ناراضی نیستند چون خودشان را با مبدا مهاجرتیشان مقایسه میکنند، اما نسل جدیدشان چون خودشان را با مرکز شهر مقایسه میکنند، احساس محرومیت شدیدی دارند. پس این مشکل را نمیشود فقط با نگاه کالبدی حل کرد.
اکبری با بیان اینکه ما علاوه بر حاشیه فعلی روستاهایی داریم که خارج از شهر هستند، افزود : این روستا ها عملا در ارتباط با شهر هستند و نقش حاشیه را دارند اگر این جماعت را هم به آمار فعلی اضافه کنیم، حاشیه نشینان مشهد بیشتر از دو میلیون میشود که حل حل معضلات آن کار شورا نیست. اما در بین نهادهای موجود نیز همکاری خوبی در این زمینه وجود ندارد.
محمد مهدی برادران هم عنوان کرد: موضوعی که مغفول ماند بحث زمینخواران است. جریانهایی هستند که از محرومان سوءاستفاده میکنند. اگر بحث زمینهای قولنامهای حل شود طبق گفته آقای سهیلی، این خیلی خبر خوبی است. نکته دیگر این است که ما با ادبیات و نگاه غلط احساس محرومیت را در مردم تشدید کردهایم. ما انتظار داریم دوستان در این زمینه بگویند چقدر بودجه دولتی جذب شده است؟
سوال ششم و پایانی این برنامه درباره تحلیل شرکت کنندگان در نشست از جایگاه جریانهای فرهنگی-اجتماعی موجود در شهر مشهد و نقش آنها در مدیریت شهری بود که سید جلال فیاضی بدان این گونه پاسخ داد: مشهد شهری مذهبی است و جریانهای فرهنگی مذهبی از قدیم در آن ریشه داشتند اما امروز جریانات جدید هم مطرح میشود. مشهد کانون شعر و ادب فارسی است و در دورههای جدید نحلههای فرهنگی شهر با جریانهای سیاسی رایج کشور پیوند میخورند و به همان نسبت دیدگاههای فرهنگیشان تحت تاثیر قرار میگیرد و نوعی تقابل فرهنگی نیز اتفاق میافتد. برای مثال این تقابل که عدهای میگویند مشهد یک شهر صرفا مذهبی است و رویدادهای تفریحی نباید به آن وارد بشود و در مقابل آن گروههایی هستند که خواهان ورود رویدادهای تفریحی و هنری هستند.مهمترین نقشی که مدیریت شهری میتواند ایفا کند تلاش در جهت همگرایی و پیشگیری از تقابل این جریانهای فرهنگی در شهر است. مدیریت فرهنگی شهرداری با توجه به بودجه خوبی که دارد میتواند نقش مهمی داشته باشد.
هادی مهدینیا نیز گفت: من با مفهوم مهندسی فرهنگ مخالفم. مدیریت شهری فقط باید بسترسازی کند تا اهالی فرهنگی در این بستر کار خودشان را انجام دهند. اما معاونت فرهنگی دخالت میکند در زمینه فرهنگ. باید آموزش شهروندی و مدنیت به مردم بدهیم.
در ادامه سعید شعرباف با اشاره به اینکه سابقه مذهبی، انقلابی، هنریادبی و حتی محلهای جزء هویت مشهد هستند، گفت: باید فضا را برای دیده شدن این هویتها فراهم کنیم و در آن دخالت نکنیم. البته دال مرکزی در این هویت، موضوع زیارت است
در همین حال محمد سهیلی گفت: مدیران دو گروه هستند یکی دسته معتقد به توسعه شهر سرمایهمحور هستند و دسته دیگر معتقد به توسعه عدالتمحور .ما باید بین این دو دیدگاه تعامل ایجاد کنیم. بخشی که سهم آن ادا نشده است، دو ساحت فرهنگ و دین است.
احمد نوروزی نیز با بیان اینکه باید مردم شهر را به نحو بهتری با یکدیگر پیوند بدهیم، افزود : وقتی یک جریان طرد میشود، آن جریان از بین نمیرود و بعدا دوباره به نحو جدیتری ظاهر میشود. پس باید جریانهای مختلف را جذب کنیم.
حسن موحدیان نیزاین چنین ابراز عقیده کرد : باید به برخی جریانهایی که خلاف مصالح نظام حرکت میکنند توجه کنیم و آنها را در تعامل با فرمانداری کنترل کنیم.
پس از این سخنان حسین اکبری به عنوان کارشناس عنوان کرد: مشهد در تمام حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همیشه منشا اثر و سرچشمه بوده است. از موسسات مالی اعتباری تا موسیقیهای زیرزمینی مشهد همیشه سرچشمه بوده است و این موضوع یک موضوع تاریخی است. ما باید این جریانها را مدیریت کنیم. برخی از آنها مخرب هستند و برخی مفید. آیا شورای شهر در این زمینه جریانشناسی درستی انجام میدهد یا نه؟
علی اصغرمحکی نیز با بیان اینکه در مشهد همیشه دو رویه متقابل سنت و تجدد وجود داشته است، گفت: مدیریت این موضوع بسیار حساس است. باید عرصههای مسکونی جدید را در فاصله استانداردی از کانونهای قدیمی و سنتی بسازند. نگاه مکانمحور و نگاهفضا محور دو دیدگاه به بافت تاریخی شهرهاست. و شورای شهر باید بتواند یک بار برای همیشه موضوع بافت تاریخی مشهد را نسبت به نگاه مکانمحور یا فضامحور حل کند.
محمد مهدی برادران نیز گفت: عمده جریانهای فرهنگی و اجتماعی از مشهد سرچشمه میگیرند اما در مشهد شکوفا نمیشوند و ما باید برای این موضوع تدبیری بیندیشیم. جریانهای حوزوی معتقدند که شورای شهر اصلا با آنها کاری نداشته است و این نوعی تقابل ایجاد میکند.
وی ادامه داد: در حوزه دانشگاهیان باید بگویم که 165هزار دانشجو داریم و یک کانون روشنفکری محسوب میشوند، اما با آنها چطور تعامل کردیم. جریانهای فرهنگی چطور؟ همیشه هنرمندان با مدیریت شهری مشکل داشتهاند، فقط در یک دوره که سیاست آشتی با هنرمندان را پی گرفتیم، نتایج خوب آن را دیدیم. حتی با متدینین مشهد هم هیچ رابطه خوبی نداشتهایم. در مجموع همچنان بحث محافظه کاری، عدم احساس تعلق به مشهد و استفاده از مدیران خارج از شهر از ضعفهای مدیریت شهری در این زمینه است.
در پایان این جلسه مجری برنامه از نمایندگان طیف های مختلف مدیریتی شهر مشهد خواست تا به صورت روشن نظر خود را درباره تخریب مهدیه مرحوم عابدزاده بیان کنند که سید جلال فیاضی گفت: من این اقدام را تایید نمیکنم و معتقدم باید در تعامل مدیریت شهری و مدیران میراث فرهنگی تدبیری اندیشیده میشد تا این گونه نشود. ممکن بود کالبد آن تغییر کند اما هویت آن حفظ میشد.
مهدی نیا نیز در واکنش به این سوال گفت: از منظر من تخریب مهدیه تخریب یک کالبد نیست و تخریب یک مفهوم است و باید جلوی این نوع اعمال گرفته شود.
شعرباف نیز گفت: نگاهی که مهدیه را تخریب کرد، هویت را یک مفهوم زنده نمیداند و این نگاه درستی نیست.
در همین حال سهیلی ابراز عقیده کرد: در این زمینه برخوردها تا حدی احساسی است و باید کمی منطقیتر به تخریب مهدیه نگاه کنیم.شاید راه دیگری نبود.
حسن موحدیان نیز در رابطه با مهدیه این چنین ابراز عقید کرد : اگر بتوانیم کارکرد قبلی مهدیه را حفظ کنیم من موافقم که کالبد آن هم حفظ شود، اما اگر قرار باشد کاربری آن تغییر کند، واقعا ظلم کردهایم.
نوروزی هم گفت:تخریب مهدیه با توجه به جایگاه آن کار درستی نبود و بهتر بود تا به نوعی کارکرد آن باز آفرینی شود.
شایان ذکر است که این نشست به مدت سه ساعت به طول انجامید و مشروح پاسخهای کاندیداها و نظرات کارشناسان حاضر در نشست به صورت همزمان در دو کانال تلگرامی پژوهشکده ثامن به آدرس https://t.me/gofteman_shahr و https://t.me/ghesseh_shahr بارگذاری شد.