سکتة هویتی شهر مشهد

  • چاپ
  • ایمیل
  • دسته : گفتمان شهر , اصلی گفتمان شهر , یادداشت تحلیلی ,
  • منتشر شده در :
  • آخرین به روز رسانی در :

 محمدحسین شعاعی [1]

امروزه به دلیل اهمیت وافر هویت در شهر، سیاست‌گذاری دربارة موضوع هویت شهری در سطوح مختلف محلی، ملّی و بین‌المللی با اقبال جهانی روبه‌رو است. کاربست موضوع هویت شهری در ارتباط با مفاهیم جهان‌شهری نیز تبلور کرده است. هویت برای شهر به مثابه شخصیت برای شخص است. هرچند از مبانی نظری و رویکردهای مختلف به هویت نگریسته و لذا تعریف‌های متنوعی از آن ارائه شده است، اما می‌توان اصل مشترک هویت را بر اساس دوگانة خود و دیگری دانست؛ زیرا شناسایی و شناساندن خود اساساً در ارتباط با دیگری معنی پیدا می‌کند و به این ترتیب، هویت برای معرفی خود و تمایز از دیگری استفاده می‌شود. مبتنی بر این تعریف، نظام هویتی یک شهر را می‌توان مجموعه‌ای از مؤلفه‌های مختلف مرتبط به هم در لایه‌های پیچیده مانند تاریخ، جغرافیا، آداب و رسوم، نظام اقتصادی، نظام اجتماعی و... دانست که کلیت آن شهر را از شهرهای دیگر ممتاز می‌سازد. این امتیاز البته باید تا حدودی مورد توافق عمومی انواع کنشگران شهری اعم از شهروندان و میزبانان آن قرار بگیرد.

با توجه به آنچه آمد، اگر مخاطبان سیاست‌های هویتی شهری را شهروندان، هم‌میهنان و سایر افراد دارای ملیت‌های دیگر بدانیم، شهر مشهد به دلیل داشتن ویژگی‌های خاص خود در هر سه حوزه باید محل توجه باشد. بدون شک یکی از مؤلفه‌های مهم و مرکزی در راستای بازنمود هویت شهر مشهد که باعث تمایز آن از دیگری می‌شود، حرم مطهر رضوی است. حرم مطهر از منظر فرهنگ و ارتباطات، کانونی از مؤلفه‌های سخت و نرم است که در قالب و محتوای کنش‌های مختلف شهری مشهد معنی‌سازی می‌کند. کانون‌های بازتولید معانی هویتی در این شهر و مبتنی بر امام هشتم (ع) می‌تواند مساجد، مدارس علمیه، تکایا، حسینیه‌ها و بازارها محسوب شود که بر این اساس هرگونه تخریب این مکان‌ها که متاسفأنه امروزه بر اثر کم‌توجهی بسیار گسترده است، لطمات معنوی و فرهنگی عمیقی به پیکر هویت شهر وارد می‌سازد. اینک با این وضعیت، شهر مشهد به لحاظ وجود نمادهای بازنمود هویتی خویش دچار ضعف جدّی شده است.

نامة دغدغه‌مندانه‌ای که نخبگان به تازگی دربارة این موضوع نوشته‌اند، به خوبی بیانگر مخدوش و بیمار شدن چهرة هویتی شهر است. این بیماری که اکنون به تمام شهر سرایت کرده است، قطعاً ناشی از بلعیده شدن مؤلفه‌های معنی‌ساز هویتی شهر است که خود نتیجة توسعة نامتوازن و پیشرفت غیربومی‌محور می‌باشد. اینک بر اساس آنچه آمد، اگر به سرعت و دقت راه‌حل‌های کاربردی (‌دانش‌بنیاد و بومی‌محور) چاره‌اندیشی و اجرا نشود، هر آینه احتمال فروپاشی بنیان هویتی شهر بیشتر خواهد شد. تبعات منفی این فروپاشی به دلیل موقعیت و ویژگی خاص مشهد، بی‌تردید علاوه بر سطح شهری، گریبانگیر سطوح ملّی و بین‌المللی نیز خواهد شد.

 

[1] دانشجوی دکتری فرهنگ وارتباطات دانشگاه امام صادق(ع)