مشهد در مسیر توسعه: چرایی نامه‌نگاری نخبگان به سران قوا

  • چاپ
  • ایمیل
  • دسته : گفتمان شهر , اصلی گفتمان شهر , یادداشت تحلیلی ,
  • منتشر شده در :
  • آخرین به روز رسانی در :

وحید توسلی[1]

در طول تاریخ از زمان شهادت امام رضا علیه السلام تا امروز شهر مشهد بر اساس الگویی توسعه یافته که رکن و اساس آن مجموعه بناهای حرم مطهر رضوی است. مجموعه‌ای که برجسته‌ترین هنرمندان مسلمان، باارزش‌ترین آثار خود را در این محیط روحانی که تحت نظر علما و رجال عالیقدر شیعی بوده است، اجرا کرده‌اند. بی‌تردید در این فضای قدسی که از نظر کالبدی شامل مجموعه‌ای از بناهای مختلف می‌شود، نوعی وحدت بصری وجود دارد که در ساختار و کالبد شهر مشهد گسترش یافته است. از حدود نود سال قبل اندیشة توسعة شهر و بهبود حال زائران حرم مطهر، ایدة ایجاد محل‌های اقامتی و شریان‌های حرکتی جهت دسترسی به حرم مطهر را ایجاد کرد و سنگ بنای کاری که در سال 1308 با شروع طرح ساخت فلکة حضرتی زده شد، کم‌کم بر زندگی مجاوران آن حضرت سایه افکند. مردمی که مأمن و طریق‌شان در تمام جریان زندگی و همچنین پیروزی‌شان در جریان‌های مردمی چون قیام مسجد گوهرشاد تا انقلاب شکوهمند اسلامی هم‌جواری با حرم امن رضوی است، از اطراف حرم کوچانده شدند تا فضا‌های جدیدی ایجاد گردد که در تفکر پدیدآورندگانشان هیچ سامانی برای جریان زندگی مجاوران آن حضرت دیده نشده است.

در سال‌های اخیر طرحی در بافت اطراف حرم اجرا شد که بدون در نظر گرفتن حیات شهری مشهد، مجاوران حضرت را آزرده کرد و از پیرامون حرم کوچاند. به همین دلیل جمعی از نخبگان کشوری در نامه‌ای علمی به سران قوا دربارة پیامد اجرای این طرح تذکر دادند و برای توقف این فاجعه در 8 بند پیشنهاداتی ارائه کردند.

در کنار این نامه باید گفت هر طرحی که قرار است در این منطقه اجرا شود، باید با به حرم مطهر رضوی به عنوان قلب تپنده و کانون جریان‌ساز تشیّع در ایران و شهر مشهد نگاه کند تا الگوی تمام‌نمای معنویت و زیارت در حیات و زندگی مجاوران و زائران به منصة ظهور برسد و همچنین جریان حیات‌بخش زندگی در بافت پیرامون حرم که در قالب زیست‌بوم‌های انسانی شهر مشهد قابل تفسیر است، حفظ و احیا شود. در طول تاریخ، زیست‌بوم‌های انسانی‌ای چون اقتصاد (وقف، اصناف و بازار)، سیاست (تولیت آستان قدس و حکومت)، زیارت، فرهنگ، مردم‌نگاری، مهاجرت، هنر، معماری و شهرسازی در بافت پیرامون حرم رضوی وجود داشته است و نمی‌توان این موارد را که با پوست و خون مردم عجین‌شده‌اند، کنار گذاشت و این مکان مقدس و روحانی را اسیر فضایی کرد که با مبنای معنوی و عملی شکل‌گیری و تجربه‌های تاریخی آن مغایر است. لذا با نظر به مطلب گفته‌شده سؤالاتی مطرح می‌شود: 1) چه باید کرد؟، 2) الگو و مبنای اجرایی شدن بهتر این طرح کدام است؟،3) با چه الگوی معماری و شهرسازی‌ای می‌توان جریان‌های زندگی شهری، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی را به همراه میراث فرهنگی و تاریخی منطقه حفظ کرد و در کنار آن ضمن اجرای طرح، حریم معنوی و بصری و مناسک کالبدی حضور در حریم امن رضوی برای زائران و ساکنان آن را به دست آورد؟

بی‌تردید تنها راه برون‌رفت از این دغدغه‌ها بهره‌گیری از الوهیتی است که درمان هر درد است و سالیان متمادی مبنای شکل‌گیری شهرهای اسلامی همچون شهر مشهد بوده است.

مشکلات پیش‌آمده در بافت پیرامون حرم مطهر می‌تواند در اطراف مکان‌ها مذهبی، مقدس و ملّی دیگر نقاط کشور نیز ایجاد شود. بنابراین شایسته است که امور این مناطق با تصویب نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی از سطح منطقه‌ای به سطح کلان تبدیل شود، زیرا وضع آشفتة این مناطق در کل کشور تأثیرگذار است. به همین دلیل می‌توان نتیجه گرفت، در نامة نخبگان به سران قوا مهم‌ترین راه‌حل ارائه‌شده، تشکیل کمیتة ملّی نجات بافت و نظارت جامع و فراگیر بر بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در سطح کلان و در خور جایگاه این کانون بی‌بدیل است.

 

 

[1] -کارشناس ارشد کتابداری