وجود شریعتی، مطهری و حکیمی نشان می‌دهدکه مکتب خراسان هنوز تأثیرگذار است

  • چاپ
  • ایمیل
  • دسته : گفتمان شهر , اصلی گفتمان شهر ,
  • منتشر شده در :
  • آخرین به روز رسانی در :

روح‌الله اسلامی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی در چهارمین و آخرین جلسة درس‌گفتار اندیشة ایرانشهری در افق مکتب خراسان که چهارشنبه، بیست‌ودوم دی‌ماه 1395 در پژوهشکدة ثامن برگزار شد، گفت: وجود این متفکران معاصر نشان می‌دهدکه مکتب خراسان نابود نشده و این حوزة تمدنی در دورة معاصر نیز تأثیرگذار بوده است.

وی در بخش نخست این جلسه که موضوع آن شریعت‌نامه‌نویسی با تمرکز بر اندیشه‌های شریعتی، مطهری و حکیمی بود، شرایط و زمینة ظهور شریعت‌نامه‌نویسی را تبیین کرد و در تعریف این صورت آگاهی اظهار کرد: شریعت‌نامه‌نویسی بیشتر کاشف از قول خداوند است و به دستوراتی که خدا از طریق پیامبران و ائمه دربارة زندگی انسان بیان کرده، می‌پردازد. پس به شرع مقدس توجه دارد.

اسلامی با اشاره به اینکه شریعت در اسلام بسیار سیاسی است، بیان کرد: هنگام حملة اعراب، خراسان استقلال خود را حفظ و ایرانی‌ها را به ساخت حکومت‌های اسلامی وارد می‌کند. در نتیجه خراسان در زمینة شریعت‌نامه‌نویسی و متون مذهبی نقطة بسیار مهمی است. اما در دورة معاصر به سه دلیل علوم دینی و شریعت‌نامه‌ها توانایی سامان‌دهی امور را ندارد. نخست اینکه در گذشته تمام علوم دینی بودند، اما در دورة معاصر علومی ظهور کرد که دینی نیستند و بیشتر از علوم دینی توانایی سامان‌دهی جامعه را دارند. دوم اینکه امپراتوری‌ها وخلافت‌های گذشته از بین می‌روند و دولت‌های ملّی جدیدی شکل می‌گیرند که دارای ویژگی تفکیک قوا، قانون اساسی، بروکراسی و ارتش هستند و هیچ شباهتی به نظام‌های سیاسی گذشته ندارند. سوم اینکه مردم در ساخت قدرت و امور سیاسی مشارکت می‌کنند، در حالی که در گذشته مردم کاملاً رعیت بودند و در ساختار قدرت هیچ جایگاهی نداشتند. در نتیجه متنی سکولار و متکثر به وجود می‌آید که زیست جدیدی دارد.

نویسندة کتاب حکومت‌مندی ایرانشهری ادامه داد: در دورة جدید در بیشتر کشورهای اسلامی دولت‌های ملّی توسعه‌گرا روی کار آمدند. این دولت‌های ملّی به دنبال مظاهرتوسعه مانند ارتش، راه‌آهن، بانک، دانشگاه و... بودند، اما به آزادی، عدالت و سایر مؤلفه‌های مدرنیته توجه نداشتند. در نتیجه از زاویة آزادی، برابری و شریعت نقد شدند. وی افزود: در چنین فضایی است که اندیشه‌های شریعتی، مطهری و شریعتی را نقد می‌کنیم.

اسلامی در بخش دوم جلسه نظام فکری شریعتی، مطهری و حکیمی را بررسی کرد و در توصیف اندیشة شریعتی گفت: شریعتی مارکس را با تشیع تلفیق می‌کند، در نتیجه جناح چپ‌گرای اسلامی را شکل می‌دهد و بر جریان روشنفکری دینی بسیار تأثیر می‌گذارد. در اندیشة او مانند مارکسیسم، تاریخ دو جریان خیر شامل پیامبران و نیکان، و جریان شر شامل فرعون و نمرود و معاویه و... دارد که این دو جریان مدام با یکدیگر درگیر می‌شوند و تاریخ را جلو می‌برند تا انقلاب نهایی توسط منجی روی می‌دهد و آرمانشهر محقق می‌شود. شریعتی تاریخ را سراسر شورش و اعتراض می‌بیند و برای رسیدن به آنچه می‌خواهد از تمام مفاهیم اسلام از نماز و روزه و حج تا شخصیت‌های اسلام مانند علی و فاطمه و سلمان قرائت جدیدی ارائه می‌دهد و این قرائت را تشیع علوی و تمام قرائت‌هایی را که تا امروز وجود داشته است، تشیع صفوی نام می‌نهد. تشیع علوی قرائتی شورانگیز و انقلابی است که حمایت از طبقات پایین، عدالت، انقلاب در آن محوریت دارد. اسلامی دربارة تأثیر اندیشة شریعتی بر انقلاب اسلامی و ادامة تأثیر اندیشه‌های او تا امروز گفت: بسیاری از اصول قانون اساسی مانند اصل 43 و 44، آموزش و پرورش رایگان، دولتی شدن صنایع، آرمان صدور انقلاب و... همه تحت تأثیر شریعتی بوده و هنوز هم تحت تأثیر او هستیم.

این استاد علوم سیاسی دربارة مطهری گفت: مطهری نیز مانند شریعتی می‌خواست از منظر شریعت به مسائل روز پاسخ بدهد، اما جریان راست و محافظه‌کار اسلامی را شکل داد. او چون شریعتی انقلابی نیست؛ بسیاری از حوزه‌ها را از منظر فقه پویا بررسی می‌کند؛ به دنبال تغییر ساختار روحانیت، حوزه‌های علمیه و فقه است و معتقد است تلفیق بین علم و دین هم ممکن و هم مطلوب است. او ایدئولوگ رسمی جمهوری اسلامی است.

اسلامی با اشاره به اینکه خراسان بسیار تحت تأثیر اندیشه‌های محمّدرضا حکیمی است، در معرفی وی بیان کرد: حکیمی در حوزة دین‌پژوهی بسیار فعال است و آرمان اسلام بدون فقر را دنبال می‌کند. مهم‌ترین اثر او، دایره المعارف الحیاه است که اسلام را دینی ضد استبداد و فقر و مدافع برابری معرفی می‌کند.

نویسندة کتاب سیاست به مثابة تکنیک در بخش پایانی جلسه در نقد این سه متفکر گفت: ضعف اساسی در تکنیک‌های حکمرانی، فنون سیاست و مکانیسم‌های حکومت مانند تفکیک قوا، قانون اساسی و... مهم‌ترین ایراد اندیشه‌های آنان است. وی با بیان اینکه اندیشه بخشی از سیاست است و بخش مهم سیاست به حوزة اجرا و عمل مربوط می‌شود، افزود: این متفکران اصول و الزامات عملی سیاست را نمی‌دانند. همچنین آنان نقش برجستة شهروندان در دنیای امروز را که در برخی موارد درآمدشان از درآمد چند دولت نیز بیشتر است، در نظر نمی‌گیرند؛ در حالی که در دنیای امروز این موضوع بسیار مهم است. اسلامی ادامه داد: شریعت‌نامه‌ها در تمام تاریخ منظر فردی داشتند و در پی پاسخگویی به نیازهای فرد بودند و به حوزة عمومی توجه نمی‌کردند و این کمبود در اندیشة این سه متفکر نیز مشهود است. همچنین این سه نفر به موضوع کارآمدی، پاسخگویی و ارزیابی نمی‌پردازند و حتی متنقدان آنان مانند سروش نیز به این کمبود توجه ندارند.