در نخستین نشست «گفتمان شهر » پژوهشکده ثامن مطرح شد؛ ارتباطات انسانی و فرهنگ باید در پایتخت فرهنگی مهم تر از ساخت کالبدی باشد

  • چاپ
  • ایمیل
  • دسته : معاونت پژوهشی ,
  • منتشر شده در :
  • آخرین به روز رسانی در :

روزنامه مردم سالاری- ویژه نامه هفتگی خراسان رضوی- هفته اول دی 1394 - شماره سی و چهارم

نخستین نشست «گفتمان شهر » پژوهشکده ثامن با حضور دکتر عباس کاظمی عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی جتماعی وزارت علوم و دکتر هادی خانیکی مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. به گزارش خبرنگار روزنامه مردم سالاری، در این نشست که پنج شنبه 26 آذر در محل پژوهشکده ثامن برگزار شد، دکتر هادی خانیکی مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی با موضوع «مشهد، تجربه های فرهنگی و فضاهای گم شده اجتماعی در مطالعات شهری » و دکتر عباس کاظمی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم با موضوع «مشهد و اقتصاد سیاسی جدید زیارت » به سخنرانی و پرسش و پاسخ علمی پرداختند.

دکتر خانیکی روز پنج شنبه 26 آذر در سلسله نشست های گفتمان شهر با موضوع مشهد تجربه های فرهنگی و فضاهای گم شده اجتماعی در مطالعات شهری و اقتصاد سیاسی جدید زیارت در پژوهشکده نوین شهر معنوی ثامندر این نشست گفت: ارتباطات انسانی حلقه مفقود در شهر ایرانی است چرا که شاهدیم مرتب به فیزیک شهر ها توجه می شود.

مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بیان داشت: به مشهد این نقد وارد می شود که چرا درمشهد کم حرف می زنند و چرا کمتر انتقادی صحبت می شود اگر چه من معتقدم گفتمان را نمی شود ساخت بلکه خودش ساخته می شود.

خانیکی اظهار کرد: من ناچارم بحث در باره مشهد را پیوند دهم با آنچه در ماههای اخیر مطرح شده و آن انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام است که البته بهانه ای برای پرداختن به موضوعات جدی در مشهد است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در مطالعه شهر باید یک بخش از درون باشد ویک بخش نیز از بیرون و نگاه از درون نیز یعنی زیست هایی که در مشهد وجود داشته است مورد تدوین و ارزیابی قرار گیرد ضمن اینکه بعضی از مباحث جدی تر که به دلیل بحرانی یا جدی تر شدن بحث تحولات پر شتاب فضای کالبدی کلان شهر ها و از طرف دیگر مطرح شدن ایده ها نیز مبارک است.

وی بحث ایران شهر را که اخیرا وزارت راه و شهر سازی به آن اهتمام خاصی پیدا کرده است در این راستا قابل اهمیت خواند و افزود: طبق این طرح گفتگوهایی بین صاحبان اندیشه و مجریان شکل می گیرد و در سطح کلان باید بین اینها پیوند برقرار گردد.

خانیکی با اشاره به اینکه مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام باید آمادگی داشته باشد این پرسش را مطرح کرد که آیا این یک کار دولتی است و باید منتظر بود تا نهادهای حاکمیتی با پروژه های بزرگ به این مساله بپردازند یا اینکه یک مساله علمی فرهنگی و اجتماعی نیز هست و باید در جامعه گفتگوهایی رخ بدهد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه خاطر نشان کرد: در برابر بحران حاشیه نشینی و تغییرات پر شتاب تغییرات فیزیکی نه چندان مطلوب که در بافت های سنتی با محوریت حرم امام رضا صورت می گیرد این ها مسائلی است که پیش روی ما قرار دارد که سعی می کنم قبل از مطرح کردنشان نگاهی به داشته ها و نداشته های مشهد بیندازم.

مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: من شهرسازی و معماری نمی دانم اما تخصص من ارتباطات است و مساله گفتگو برای من مهم است و از این منظر چند سالی است که این مساله ذهن من را مشغول ساخته است چنانچه در آبان سال 92 نشستی تحت عنوان رسانه و فضای مجازی، تاملی بر جامعه شناسی و زندگی شهروندی برگزار گردید و در آنجا عنوان شد که شهروند در میانه شهر واقعی و مجازی منفعل شده است و من در تهران نیز این را مطرح کردم که گم شده شهرهای ایران مساله ارتباطات انسانی است چرا که مرتب به فیزیک شهر توجه می شود تا ارتباطات.

خانیکی عنوان کرد: موضوع سوم ارتباطات اجتماعی و فضاهای گم شده شهری است که در سال 93 مطرح کردم و موضوع چهارم نیز شبکه های ارتباطی در شهر مدرن است اما در بحث جدیدی که مطرح شده در ارتباط با انتخاب مشهد به عنوان پایتخت فرهنگی نگرانی هایی وجود دارد چرا که این کار در مقایسه با آنچه در اروپا انجام می شود انتخاب مشهد توسط آیسسکو بسیار شتاب زده است.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه ادامه داد: یونسکو از سال 1983 در اروپا به دنبال پایتخت فرهنگی انتخاب کند معمولا 4 سال قبل مطرح می شود و یک سال قبل نیز به تصویب می رسد و آنها می دانند که پایتخت فرهنگی بر اساس کدام شاخص انتخاب شده و چکار باید بکند اما من هنوز نمی دانم در اینجا پایتخت فرهنگی بر اساس کدام شاخص آیسسکو معرفی می شود.

وی تاکید کرد: به همین دلیل من نگران این هستم که سیطره و چیرگی با پروژه های فیزیکی باشد و در انتخاب پایتخت فرهنگی راه آهن و جاده ها و چهره بیرونی شهر توجه شود تا اینکه ببینیم با کدام ملاک و معیار منبعث از فرهنگ و تمدن بخواهیم دنبال این مساله باشیم.

خانیکی بیان داشت: غفلت از تجربه های مدنی نیز مساله ای جدی است و اینکه ما انتظار داشته باشیم نهادهای رسمی به این مساله بپردازند یعنی هم جامعه فرهنگی و علمی خودش را منفعل بداند و هم از طرف نهاد های رسمی به آن توجهی نشود.

مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی خاطر نشان کرد: به نظر می رسد باید حساس بود نسبت به این که در مشهد تالش برای پایتخت فرهنگی شدن باید با محوریت امام رضا )ع( صورت گیرد چرا که آن حضرت نقش ویژه ای در گفتگئهای میان فرهنگی و تمدنی داشته است.

وی بیان داشت: باید تبیین شود که مشهد در کجای تمدن ایران و خراسان بزرگ قرار گرفته است و چه نسبتی با تاریخ معاصر  خودش دارد چنانچه این شهر از مشروطه تا کنون در فضای سیاسی اجتماعی ایران نقش داشته است و متاسفانه امروز عده ای می گویند این شهر ضد فلسفه و ضد تفکر است و داعشی گری شیعی شکل می گیرد و من منتقد این نظر هستم.

خانیکی اظهار کرد: مساله دیگر این است که با کدام الگو می خواهیم به مطالعه وضعیت مطلوب مشهد بپردازیم و در این جا دو الگو می توان مطرح کرد: یکی الگوی آرمان شهری است که در اندیشه ایرانی وجود دارد و دیگری آرمان شهر اروپایی ومدرن.

مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه ادامه داد: در اندیشه ایرانی آرمان شهر نه سیر سعودی مشخص دارد و نه در منابع معینی آمده است چرا که آرزوی جامعه ایرانی گاه در لباس اساتید کهن یافت می شود و گاه در متون دینی یا دغدغه های شاعرانه به طوری که میزا آقا خان کرمانی از نا کجا آباد می گوید یا فروغ از محله کشتار گاه و یا سهراب از شهری پشت دریاها.

وی خاطر نشان کرد: درسطح دوم نیز می توان الگو های جهانی را مثال زد که از این منظر شهرمدرن یا اطلاعاتی یا شبکه ای می توانند مطرح شوند یا اخیرا شهر خوب که کوپنهاگ می گوید ودر این الگوها عدالت اجتماعی مهم است و محوریت دارد شکاف بین و درون اجتماع باید کم شود و نیز برابری در فرصت ها ئ عدالت توزیعی نیز مطرح می گردد.

خانیکی ادامه داد: در سطح سوم زیست مندی اقتصادی مطرح می گردد به معنی تعادل زیستی و اکولوژیک که به برداشت از منابع طبیعی متناسب با نرخ باز تولید آنها رعایت عدالت بین نسلی مانند اینکه دکتر آخوندی زمانی می گفت در مشهد جایی که سفره آب زیر زمینی جدی تر هست همان جایی است که مسکن مهر را پی ریزی کرده اند و در معرض تهدید قرار گرفته است و مساله اکولوژیک در مشهد با این مساله مواجه است.

مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی افزود: برای اینکه ملموس وارد بحث شویم من تاکید می کنم که از منظر ارتباطی و فرهنگی به شهر نگاه می کنم و مساله ارتباطات و فرهنگ را در شهر برجسته تر می بینم تا آنکه ساخت کالبدی ببینم که مردم در آنجا زندگی می کنند چرا که شهر بیشتر از اینکه مجموعه ای از بناها و ساختمانها باشد یک متن است و نه فقط یک متن خواندنی بلکه زبانی گویا و پر تحرک می باشد.

وی در ارتباط با وضعیت مشهد تاکید کرد: دراینجا دچار نوعی ابهام و چند پارگی و عدم تقارن در تعریف مشهد هستیم یعنی من نمی توانم بگویم مشهد کدام شهر است آیا مدرن و یا پسا مدرن است؟ شهری جهانی است یا ایرانی ؟ به خاطر اینکه پر از تعارض هایی در برون و درون است و اگر روزی نشانه اصلی مشهد که حرم امام رضا  )ع( است را نادیده بگیریم بقیه مشهد چه نسبتی با این مرکزیت دارند؟

خانیکی تاکید کرد: تعریفی را که شایگان برای تهران به کار برده است من برای مشهد نیز صادق می دانم که دچار یک عدم تقارن زمانی بین گذشته ای که به روز نشده و آینده ای که مسدود شده است و نیز مشهد از فضای دو قطبی خارج شده است یعنی به جای تقابل سنت و مدرنیته و فضای مقدس و عرفی که در مقابل هم بود زندگی در دنیای چند قطبی و متکثر و تکه تکه دیده می شود.

مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی بیان داشت: ظرفیت هایی در مشهد معاصر وجود داشته است که ما کمتر به آن توجه می کنیم و اگر با یک نگاه نوستالژیک به گذشته بنگریم شاید گفته شود که آن فضاها دیگر قابل بازتولید نیست و آن چیزی که من به یاد دارم این است که مشهد فضاهای عمومی زنده ای داشت و این فضاها صرفا به معنای بنا نیست بلکه منظورم عرصه عمومی و حوزه عمومی است.

وی تاکید کرد: فضای عمومی محملی است برای شکل گیری مناسبات اجتماعی و این فضاهای فرهنگی ممکن است توسط هر نهادی یا حکومت و یا مردم به عنوان یک امر خیر ساخته شود چنانچه در دوره ای کتاب فروشی ها فقط محل فروش کتاب نبود بلکه مکان گفتگو به شمار می رفت و نتیجه این زنده بودن این بود که فضای غیر رسمی در داخل فضای رسمی پیش می رفت.

خانیکی افزود: به طور مثال مجله آستان قدس رضوی را قبل از انقالب یک نهاد رسمی منشر می کرد اما آنجا آثار دکترمرحوم دکتر شریعتی نیز چاپ می شد و به طور کلی مجلات و مکان های رسمی دانشگاه و آستان قدس کسانی را که به تعبیر فوکو بیرون افتاده از نظم سیاسی هستند را نیز در خود جای می دادند.

مدیر گروه دانشگاه علامه طباطبایی خاطر نشان کرد: این ها جزو گم شده های ما است و عده ای می گویند چرا در مشهد همیشه از بالا به پایین نگاه می کنند و نگاه جهانی است در حالی که می توان نگاه خرد داشت و به تجربه های خودمان مراجعه کنیم و این پرسش مطرح شود که چرا این ها استمرار پیدا نکرد و چرا انباشت تجربه رخ نداد؟

وی اظهار کرد: مدعای من این است که در مشهد فضای تفکر و گفتگو و ارتباطات به رغم تحول در فضای کالبدی نوعی مقاومت در حوزه عمومی و فضای انسانی شاهد هستیم و می شود گفت با نوعی غیبت و ضعف در حوزه های عمومی مواجه هستیم و در مقابل ان شتاب دم افزونی برای تحولات کالبدی با تخریب فضاهای سنتی وجود دارد.

خانیکی در ادامه افزود: به دلیل هجوم عوامل مدرن شدن مانند رشد حاشیه ها و هم به دلیل شکاف هایی که با گذشته تمدنی و تاریخی وجود دارد مرتبا شاهد ضعف و حتی محو این فضاهای گفتگو در مشهد هستیم و برداشت من این است که مشهد اگرچه بزرگ و مدرن می شود اما از روح و فضای شهری خودش فاصله می گیرد.همه ما در مطالعات شهری توجه داریم به اینکه چه عواملی

هویت شهری را زنده می کند یکی از آن عوامل محله ها است که زنده کردن محله ها الان جزو سیاست های شهری می باشد به عنوان مثال با نصب یک تابلو یا لوح در یک محله گذشته آن را مورد تاکید قرار می دهند مانند پامنار در تهران یا خیابان سراب در مشهد و می خواهم بگویم شکل کاریکاتوری مد نظر من نیست.

خانیکی ادامه داد: ما باید دنبال باز تولید محتواها باشیم که این باز تولید نه از طریق نگه داشتن موزه ای گذشته و نه با کاریکاتوری کردن آن به دست نمی آید که می توان در این زمینه مقایسه آرامگاه تولستوی با شهر توس را مطرح کرد که در آرامگاه تولستوی تمام راهنماها کسانی بودند که پایان نامه هایشان در رابطه با این شخص بوده است یا اگر شخصی چیزی از این اندیشمند نداند فقط با یک گردش چند ساعته در باغ تولستوی می تواند شناختی اجمالی و مناسب از او به دست بیاورد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: در مشهد غیبت گفت وگو وجود دارد و این پرسش مطرح می شود که  فضاهای گفت وگو که در گذشته وجود داشتند الان کجا هستند و در پاسخ می توان گفت ما سنت های گفت وگویی را از دست داده ایم و نیزدر جواب عده ای که می گویند گفت وگو وجود دارد اما رسان های نمی شود باید گفت رسانه ای شدن گفتگو باعث خارج شدن مسیر گفتگو از هدف اصلی و فهم سیاسی از آن می گردد. وی تاکید کرد: نظراتی در رابطه با مشهد ارائه می شود که میگویند مشهد شهری ضد فلسفه و گفت وگو و داعش پرور است را نقد و رد می کنم چرا که دلایل مختلف می گوید بخشی از گفت وگوهای فلسفی در مشهد وجود داشت و حتی کسانی که مشهد را داعش پرور دانسته و حوزه را در این شهر نقد کرده و نماینده عدم گفتگو می دانند باید گفت کجای مکتب تفکیکی ها به حذف طرف مقابل منجر شده است چرا که آنها به دلیل تدین و عرفان اگرچه نقد فلسفه می کردند اتفاقا آدم های اهل گفتگو هستند و لذا نگاه بیرونی را نباید به مشهد منتقل نمود مشهد شهری با ویژگی های خاص خودش می باشد و نباید آن را کلیشه ای و بسته بندی کرد.

شهر مشهد را شکل خاصی از سرمایه داری می بلعد دومین سخنران نخستین نشست «گفتمان شهر » پژوهشکده ثامن دکتر عباس کاظمی، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم،تحقیقات و فناوری بود که با موضوع «مشهد و اقتصاد سیاسی جدید زیارت » به سخنرانی پرداخت. کاظمی گفت: مشهد شهری فقط برای مشهدی ها نیست چرا که هر ایرانی از این شهر خاطره و تجربه دارد و اگر چه خود من در کودکی تصوری از این شهر داشتم اما آن تصور کاملا در تضاد با این چیزی است که امروز مشاهده می کنم و مشهد اکنون در نظر من شهری است که پول حرف اول را می زند. وی با اشاره به از دست رفتن معصومیت کودک با رشد و بزرگ شدن، گفت: معصومیت شهر مشهد نیز با گذشت سا لها از آن دور شده است و تصویر امروزی آن با تصویر قدیمی کاملا متفاوت است. شهر مشهد را شکل خاصی از سرمایه داری می بلعد.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم مشهد را شهری همگانی دانست و افزود: مشهد شهری نیست که مختص به اهالی آن باشد بلکه هر ایرانی آن را دیده و خاطر ههای بسیاری با آن دارد که اگر پژوهشگر هم باشد برایش دغدغه بزرگی در زمینه تغییرات مشهد به وجود می آید.

وی ادامه داد: یک ایرانی به صورت مستمر به مشهد می آید زیرا یک شهر توریستی محض نیست اما تصویر کنونی مشهد کاملا با گذشته آن در تضاد است.

کاظمی خاطرنشان کرد:درحال حاضر مشهد شهری است که در آن پول حرف اول را می زند و بزرگی و عظمت معنوی این شهر توسط عوامل اقتصادی تح تالشعاع قرار گرفته است.

وی شهر را یک موجود زنده خواند و تاکید کرد: واکن شهای مختلفی را که شاهد هستیم نشات گرفته از جنب شهایی است که در شهر رخ می دهد.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم گود بردار یهای عظیم را دور انداختن خاطرات، هویت، فرهنگ و گذشته تعبیر کرد و ادامه داد: خاطرات از بین نمی روند بلکه سرکوب شده و به حاشیه م یروند همانطورکه با بیرون کردن افراد از بافت فرسوده اطراف حرم آ نها را به حاشیه شهر منتقل می کنیم.

وی با بیان اینکه پیامد این تغییر و تحولات در آینده روشنتر خواهد شد، عنوان کرد: اولین رویکرد مطالعات فرهنگی مشهد با محوریت حرم مطهر رضوی، مصرف فرهنگی شهر و امام رضا)ع( و حرم مطهر است.

کاظمی ادامه داد: باید دقت کنیم تمام کسانی که به مشهد می آیند فضا را به یک شکل استفاده نمی کنند و توجه به دو مقوله حرم مطهر و شهر مشهد بعضا موجب دوگانگی می شود.

وی با اشاره به تفاوت شاخ صهای زائران، گفت: فهم تجربه زیارت افراد بسیار متفاوت است به طوری که ز نها با رویاهایشان به زیارت می آیند و مردها فاقد این نوع تفکر هستند.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم از پیچیده شدن زیارت خبرداد و اظهار کرد: در گذشته افراد پس از بازگشت از زیارت با کوله باری از خاطره مشهد را ترک می کردند و تا مد تها برای دیگرا ن این خاطرات را بیان می کردند در حالیکه امروزه به دلیل مسائل مختلف این خاطرات کم رنگتر شده اند.

وی با بیان اینکه بعد معنوی و پیچیدگی سفر به مشهد به دلیل وجود وسایل حمل ونقلی مانند هواپیما و قطار بسیار آسا نتر شده است، اظهار کرد: گویا معنویت جدیدی درحال شکل گیری است که با گذشته تفاوت بسیاری دارد.

کاظمی در خصوص دومین رویکرد مطالعات فرهنگی توسعه مشهد، بیان کرد: بازنمایی دومین رویکرد است که این عمل با کمک رسانه ها انجام می شود به طوری که خواست رفتن به مشهد و انجام عمل زیارت به یک خواست همگانی تبدیل می شود.

وی رویکرد سوم را اقتصاد شهر دانست و تصریح کرد: باید دید تا چه اندازه بزرگی شهر و مسئله حاشیه نشینی تحت تاثیر جریان زیارت به وجود آمده است و چه اندازه منابع مالی جهت توسعه شهر جذب می شود.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم سیاست گذاری در امر توسعه پذیرش توریست را چهارمین رویکرد توسعه مشهد 2017 اعلام کرد و افزود: مشهد به صورت خودجوش توسط سرمایه داران ساخته نشده بلکه سیاست و داد و ستد پنهانی و عظیم پول، موجبات این امر را فراهم آورده است.

وی پنجمین و آخرین رویکرد را در زمینه اقتصاد خواند و گفت: دو شکل از اقتصاد سیاسی در شهر حاکم است که یکی از آ نها اقتصاد حول محور تولید با مدیریت آستان قدس رضوی و دیگری اقتصاد حول محور خرید با مدیریت سرمایه داران است.

کاظمی خاطرنشان کرد: زمانی که از اقتصاد سیاسی سخن می گوییم منظور فضا و مکانی است که قدرت خاصی را به شکل پنهان با آشکار تحمیل کرده و شکل ویژه ای از بودن یا نبودن را طراحی می کند.

وی با بیان اینکه فضای حرم مطهر رضوی روح قدسی منحصر به فردی را برای فرد به وجود می آورد، اظهار کرد: این فضا تمامی افراد را درگیر م یکند حتی اگر فردی که وارد حرم شده است مسلمان نباشد.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم با اشاره به اینکه این فضا امکان یا ظهور تجربه معنوی را به ارمغان می آورد، تاکید کرد: مادیت یک امر گاهی می تواند موجب تولید معنویت شود همانطور که عظمت کنونی حرم مطهر موجب جذب بیشتر زائر و بزرگی بیشتر آن شده است.

وی از وجود پیوندی عجیب میان مادیت و معنویت خبر داد و عنوان کرد: فضای نظام جذب و طرد خاص خود را دارد و این موجب می شود افراد مختلفی که به حرم می آیند با نوع خاصی از قوانین نانوشته و رفتارها همراه شوند.

کاظمی خرید را جزئی از زیارت دانست و افزود: خرید زیارت را تکمیل می کند و بازار امام رضا)ع( بخشی از زیارت شده است که می توان گفت ارتباط تنگاتنگی میان خرید و زیارت وجود دارد.

وی گسترش ما لها و مراکز خرید را متناقض با خریدی که جزئی از زیارت است خواند و تصریح کرد: این مراکز خرید مرزبندی طبقاتی را به همراه دارند و اقتصادی مبتنی بر همین امر به وجود می آورند.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم ادامه داد: این اقتصاد در مقابل اقتصاد سیاسی حرم مطهر است زیرا مراکز خرید چشم خریداری می خواهند درحالی که چشم زائر حتی زمانی که وارد حرم نشده است، کام ال متفاوت است.

وی با بیان اینکه هر توریستی بالفعل یک زائر می شود، خاطرنشان کرد: این موضوع نشات گرفته از قدرت مغناطیسی معماری فضای حرم است که در افراد به وجود می آید و آنان را به سمت حرم می کشاند.

کاظمی عنوان کرد: شهر مشهد از تنشی رنج م یبرد که در بین دو نوع اقتصاد حول محور زیارت و خرید و تفریح است و امروزه بسیاری از افراد برای بعد فرهنگی و گردشگری به مشهد می آیند.

وی از فرایند تبدیل شدن توریسم مذهبی به توریسم فرهنگی در مشهد خبرداد و تصریح کرد: این موضوع بدین معنا نیست که زائرین کم شده اند بلکه نشان دهنده گسترش ابعاد مختلف شهر مشهد است که افراد بسیاری را به خود جذب می کند.

عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی وزارت علوم تحول به وجود آمده در مشهد را ناشی از وسعت یافتن آن دانست و گفت: مشهد، مشهد است نه مانند قم و کربلاست که پتانسیل جاذب ههای فرهنگی را ندارند و نه شیراز است که بیشتر جنبه فرهنگی به خود گرفته است. وی با بیان اینکه همیشه امکان دارد توریسم مذهبی وجهه فرهنگی به خود بگیرد، تاکید کرد: توریسم مذهبی پیچیده شده و در کنار آن توریسم فرهنگی جای گرفته است و تجربه زیارت را متفاوت از گذشته برای افراد دارد.

کاظمی از بی قراری روح قدسی در برابر روح معمولی عرفی سخن گفت و عنوان کرد: روح عرفی نگرانی ندارد اما روح قدسی در خصوص به وجود آمدن مراکز خرید نگران بوده زیرا در بین مصرف زیارت و زیارت مصرف تعارض به وجود آورده است.

وی ادامه داد: مصرف زیارت ناشی از توریسم مذهبی و زیارت مصرف ناشی از توریسم فرهنگی است که این موضوع تنش دو دهه آینده مشهد را شکل می دهد.