روزنامه شهرآرا- صفحه گفتگو- یک شنبه 6 دی 394 1 شماره 1879
نشست «گفتمان شهر» در پژوهشکده ثامن و با دو موضوع «مشهد، تجربههای فرهنگی و فضاهای گمشده اجتماعی در مطالعات شهری» و «مشهد و اقتصاد سیاسی جدید زیارت» با حضور عباس کاظمی عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگیاجتماعی وزارت علوم و هادی خانیکی عضو شورای علمی گروه فرهنگیاجتماعی پژوهشکده ثامن برگزار گردید. فحوای این نشست شاید موید این باشد که مشهد در خطر است، اما بخشی از میزگرد که در ادامه نیامده مربوط به مباحثی بود مانند اینکه اگر رویکرد توریستی به مشهد در کنار رویکرد مذهبیاش افراطی نباشد، نهتنها ضرری ندارد، بلکه باعث رشد مثبت چهره دیگر مشهد نیز خواهدشد.
بیشتر به جنبه فیزیکی شهرها توجه میشود
دکتر خانیکی: در حالی که یکی از گمشدههای زندگی شهری درحالحاضر ارتباطات انسانی است، آنچه در شهرها به آن توجه میشود جنبه فیزیکی است. مشهد بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام مطرح شدهاست و همین امر بهانه مناسبی برای پرداختن به این شهر است؛ اما آنچه میتواند معضلی برای شهر مشهد باشد نبود فضایی مناسب برای گفتگو و بهویژه گفتمان نقدانه است. برای حل این معضل باید موضوع را از دو منظر بیرونی و درونی نگاه کنیم، چرا که در نگاه درونی، تمامی جنبههای زیستی مشهد تدوین میشود و میتوانیم پس از آن، ارزشیابی کنیم؛ اما آنچه باید به آن اشارهکرد این است که دولت بهتنهایی وظیفه آمادهسازی مشهد را برای رویداد٢٠١٧ برعهده ندارد. این موضوع ابعاد مختلفی ازجمله ابعاد اجتماعی، مدنی و فرهنگی داردکه باید این ابعاد در جامعه نمود بیشتری پیدا کند.
مشهد حافظهاش را از دست میدهد
یکی از دغدغههای مردم در این شهر ارتباط است، ضمن اینکه بحرانهای زیادی در این شهر وجود دارد. یکی از این بحرانها رشد حاشیهنشینی و همچنین تغییرات سریع و نامطلوب بافتهای سنتی شهر است. البته نگرانیهایی هم درخصوص سیطره پروژههای فیزیکی بر مشهد وجود دارد. درحالیکه چهره بیرونی شهر مشهد تغییرات زیادی داشته، از تجربههای مدنی بهنوعی غفلت شده و این موضوع به یک مسئله جدی تبدیل شدهاست. درنتیجه ما کمکم وجهه و حافظه تاریخی مشهد را از دست میدهیم.
باید الگوی آرمانشهر را رعایت کنیم
اولین الگو در برخورد با مسئله مشهد٢٠١٧ الگوی آرمانشهری است، چراکه اگر به این موضوع که مشهد شهری مذهبی است نگاه کنیم، غلظت آرمانشهری آن افزایش پیدا خواهدکرد. اگرچه تعریف «آرمانشهر» در اذهان ایرانیها همیشه درحال تغییر است، در تعریف جهانی که اتفاقا بهخوبی آن را برای ما تعریف کرده آمدهاست: حداقل وجه اشتراک آرمانشهرها مبنیبر توسعه متوازن و پایدار است. ما باید در این راستا تلاش کنیم تا شاهد توسعه بدون پایداری نباشیم. در آرمانشهرهای جهانی مسئله عدالت اجتماعی مطرح است. همچنین برابری در فرصتها و عدالت توزیعی است، ضمن اینکه زیستبندی اقتصادی، آزادی و... ازجمله دیگر مسائل مطرحشده در آرمانشهرهاست.
مشهد باید با فرهنگش شناخته شود نه برجهایش
مشهد را باید با فرهنگ و ارتباطات مردمش بشناسانیم، نه با برجها و آپارتمانهای بلند. متاسفانه درحالحاضر ما در شهر مشهد دچار ابهام شدهایم و نمیتوانیم تعریف درستی از این شهر داشتهباشیم. تعرضات بیرونی و درونی در تعاریف مشهد گم شدهاست و ما نمیدانیم مشهد شهری مدرن است یا پسامدرن. این درحالی است که اگر مجموعه حرم مطهر را نادیده بگیریم، دیگر چیزی از مشهد باقی نخواهدماند.
تغییرات محیط شهری با محور تخریب فضای سنتی
سوءتفاهمها در برخورد با دو نوع گردشگری زیارتی و فرهنگی از جایی شروع میشود که رابطه دیالکتیکی دو نوع گردشگری را نمیتوانیم مشاهدهکنیم. متاسفانه فضای مشهد چندقطبی است و در آن شکلهای کاریکاتوری و مینیاتوری از وجوه سنتی و یا مدرن به چشم میخورد. این درحالی است که این شهر ظرفیتهای زیادی دارد که به آن توجه نشدهاست. در گذشته فضاهای متعددی در مشهد برای گفتمان وجود داشت که اکنون مشاهده نمیکنیم. این فضاها در مشهد قدیم جایگاه گفتمان بود، اما درحالحاضر این اماکن بهندرت وجود دارند یا اصلا دیده نمیشوند. این فضاها کمک شایانی به پیشبرد فضاهای غیررسمی در فضایی رسمی داشتند. درحالحاضر، فضاهای عمومی برای گفتمان ضعف دارد و این امر سبب شدهاست تغییرات در محیط شهری با محور تخریب فضاهای سنتی شکل بگیرد.
عوامل مدرن منجر به حاشیهنشنی شدهاست
رشد حاشیهنشینی در مشهد به علت وجود عوامل مدرن است. محله یکی از مواردی است که در زنده نگهداشتن هویت یک شهر بسیار حائز اهمیت است. ما باید برای زنده نگهداشتن محلهها تلاش زیادی داشتهباشیم. ما نباید شهر مشهد را به حالت کلیشهای دربیاوریم. باید به دنبال بازتولید محتواها باشیم. رسانهایشدن گفتگوها موجب از بین رفتن شکل واقعی میشود و بیشتر فهم سیاسی مهم تلقی میشود، بهطوریکه طرفین گفتگو نادیده گرفته میشوند.
نوع خاصی از سرمایهداری مشهد را میبلعد
دکتر کاظمی: مشهد شهری شده که سرمایهداری آن را احاطه کردهاست و درواقع شکل خاصی از سرمایهداری این شهر را میبلعد. متاسفانه اینروزها در مشهد دیگر فضای معصوم وجود ندارد. همانطور که معصومیت یک کودک با بزرگشدن از دست میرود، معصومیت شهر مشهد نیز با گذشت سالها از بین رفته و تصویر امروزی مشهد با تصویر قدیمی آن بسیار متفاوت است.
درحالحاضر پول در مشهد حرف اول را میزند
درحالحاضر در مشهد پول حرف اول و آخر را میزند. در این شهر عوامل اقتصادی روح بزرگ و معنوی شهر را تحت شعاع خود قرار دادهاست. شهر یک موجود زنده است. اگر واقعبین باشیم، شاهد واکنشهای مختلفی خواهیمبود که نشئتگرفته از جنبشهایی است که در شهر رخ میدهد. گودبرداریهای عظیم که باعث دورانداختهشدن خاطرات، هویت، فرهنگ و گذشته میشود. این خاطرات و گذشته از بین نمیروند بلکه سرکوب میشوند و به حاشیه میروند؛ همانطور که با بیرونکردن افراد از بافت فرسوده اطراف حرم، آنها را به حاشیه شهر منتقل میکنیم.
پیامد تحولات امروز در آینده خود را نشان میدهد
پیامدهای این تغییرات و تحولات روزافزونی که امروز در مشهد شاهد آن هستیم در آینده خود را نشان میدهند. باید دقت کنیم تمام کسانی که به مشهد میآیند فضا را به یک شکل استفاده نمیکنند و توجه به دو مقوله حرم مطهر و شهر مشهد بعضا موجب دوگانگی میشود.
فهم تجربه زیارت در هر فردی متفاوت است
اولین رویکرد مطالعات فرهنگی مشهد با محوریت حرم مطهر رضوی مصرف فرهنگی شهر و حرم مطهر امامرضا(ع) است، چراکه فهم تجربه زیارت در هر فردی بسیار متفاوت است. برای مثال، فهم زیارت در یک زن که با رویاهایش به زیارت میآید با مردها که تفکراتشان متفاوت است فرق دارد.
درحالحاضر، موضوعی که بسیار تاثیرگذار است پیچیدهشدن زیارت است، چراکه در گذشته افراد پس از بازگشت از زیارت، مشهد را با کولهباری از خاطره ترک میکردند و تا مدتها برای دیگران از خاطرات سفرشان میگفتند. این درحالی است که امروز به دلیل مسائل مختلف، این موضوع کمرنگ شدهاست. دلیل کمرنگتر شدن این خاطرات نیز به عقیده من، آسانتر شدن سفر به مشهد است. بعد معنوی و پیچیدگی سفر به مشهد به دلیل وجود وسایل حملونقلی مانند هواپیما و قطار بسیار آسانتر شدهاست. درواقع معنویت جدیدی درحال شکلگیری است.دومین رویکرد مطالعات فرهنگی توسعه مشهد نیز به اعتقاد من، با کمک رسانهها عملی میشود، بهطوری که خواست رفتن به مشهد و انجام زیارت به یک خواست همگانی تبدیل میشود.
اقتصاد شهر
رویکرد سوم به اقتصاد شهر مربوط میشود. باید دید تا چه اندازه بزرگی شهر و مسئله حاشیهنشینی تحت تاثیر جریان زیارت به وجود آمدهاست و چه اندازه منابع مالی جهت توسعه شهر جذب میشود.
سیاستگذاری در امر توسعه پذیرش توریست چهارمین رویکرد توسعه مشهد٢٠١٧ است. مشهد بهصورت خودجوش توسط سرمایهداران ساختهنشده، بلکه سیاست و دادوستد پنهانی و عظیم پول موجبات این امر را فراهم آوردهاست.
در مشهد دو نوع اقتصاد داریم
دو شکل از اقتصاد سیاسی در شهر حاکم است. یکی از آنها اقتصاد حول محور تولید با مدیریت آستان قدس رضوی و دیگری اقتصاد حول محور خرید با مدیریت سرمایهداران است. زمانی که از اقتصاد سیاسی سخن میگوییم، منظور فضا و مکانی است. اقتصاد سیاسی قدرت خاصی را به شکل پنهان یا آشکار تحمیل کرده و شکل ویژهای از بودن یا نبودن را طراحی میکند.
فضای روحانی و قدسی حرم مطهر هرکسی را درگیر میکند
فضای حرم مطهر رضوی روح قدسی منحصربهفردی دارد که حتی اگر یک فرد غیرمسلمان وارد آن شود، درگیرش میکند. عظمت کنونی حرم مطهر موجب جذب بیشتر زائر و بزرگی بیشتر آن شدهاست. این فضا امکان یا ظهور تجربه معنوی را به ارمغان میآورد. مادیت یک امر گاهی میتواند موجب تولید معنویت شود. هر توریستی بالفعل یک زائر میشود و این موضوع نشئتگرفته از قدرت مغناطیسی معماری فضای حرم است که در افراد بهوجود میآید.
شهر مشهد از دو نوع تنش در رنج است
درحالحاضر آنچه در این شهر به چشم میآید این است که شهر مشهد از تنشی رنج میبرد. مشهد در بین دو نوع اقتصاد حول محور زیارت و خرید و تفریح سرگردان است. امروزه بسیاری از افراد برای بعد فرهنگی و گردشگری به مشهد میآیند، درحالی که خرید جزئی از زیارت به شمار میرود؛ اما گسترش مالها و مراکز خرید با خرید بهعنوان جزئی از زیارت متناقض است.
مراکز خرید در مشهد
مراکز خریدی که درحالحاضر وجود دارد بهنوعی یک مرزبندی طبقاتی را به همراه دارد و اقتصادی مبتنیبر همین امر بهوجود میآورد. این درحالی است که این نوع اقتصاد در مقابل اقتصاد سیاسی حرم مطهر است، چراکه مراکز خرید چشم خریداری میخواهد و چشم زائر، حتی زمانی که وارد حرم نشدهاست، کاملا متفاوت است.
توریست مذهبی به توریست فرهنگی تبدیل شدهاست
یک جملهای را من بارها از زبان خیلیها شنیدهام. این عده معتقدند توریست در مشهد کم شدهاست. درواقع توریست کم نشدهاست، بلکه توریسم مذهبی به توریسم فرهنگی تبدیل شدهاست و این موضوع نشاندهنده گسترش ابعاد مختلف شهر مشهد است. همیشه ممکن است که توریسم مذهبی وجهه فرهنگی به خود بگیرد. درواقع توریسم مذهبی پیچیده شده و در کنار آن، توریسم فرهنگی جای گرفتهاست و تجربه زیارت را برای افراد نسبت به گذشته متفاوت کردهاست.
توریسم فرهنگی معضل آینده مشهد
«مصرف زیارت» ناشی از توریسم مذهبی و «زیارت مصرف» ناشی از توریسم فرهنگی است. این موضوع تنش دو دهه آینده مشهد را شکل میدهند. تحول بهوجودآمده در مشهد ناشی از وسعتیافتن آن است. مشهد پنانسیلها و جاذبههای فرهنگی بالایی دارد و همانند قم و کربلا نیست.