محمدجواد استادی
امروز فرهنگ در زمره واژگان سهل و ممتنعی قرار میگیرد که با وجود اهمیت روزافزونش در موارد متعدد و از سوی افراد و گروههای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. هر کس بر اساس ظن خویش تلاش میکند تا فرهنگ را معنی نموده و از آن بهره برد. البته این وضعیت حداقل نشان از اهمیت مقوله فرهنگ نیز دارد. یونسکو در تعریفی که از فرهنگ ارائه میکند این مفهوم را كلّيتي از خصوصيات متفاوت روحي ، مادي ، فكري و احساسي میداند که شاخصه يك جامعه يا يك گروه است. این تعریف فرهنگ را صرفاً هنر و مقولات نوشتاری نمیداند بلكه تمام حالات زندگي، نظامات ارزشی، آیینها، سنتها، باورها و حقوق انسانی را در بر میگیرد. اساسا یک جامعه انسانی در هر وسعتی بدون عنصر فرهنگ خالی از هویت خواهد بود و از این بابت فرهنگ عامل یکپارچگی و اتصال اجزای مختلف جامعه و در نهایت ادامه حیات آن جامعه خواهد بود. لذا جامعه تلاش میکند تا از طریق فرایندهای متنوع و آشکار و پنهان آموزش این فرهنگ را از نسلی به نسل دیگر منتقل نماید. همچنین این فرهنگ در طول زمان و بستگی به شرایط متنوع خود نیز دچار تحول و دگرگونی نیز خواهد گشت.
در بحثهای مدیریتی مهمترین هدف رسیدن به شرایط مطلوبتر و رفاه بیشتر به معنای تمام و کمال آن خواهد بود. بدیهی است که هر نگاه و روش مدیریتی با گروهی از افراد سر و کار خواهد داشت. لذا از مهمترین وجوه دانش مدیریت بهره بردن از نگاه و روشهای متنوع جامعهشناسی بوده و میباشد. لذا از دیرباز در جوامع پیشرفته شاهد حضور و نقش پررنگ مطالعات اجتماعی جهت بهبود فرایندها در سطوح و جایگاههای مختلف بودهایم. بدیهی است در مدیریت و برنامهریزی شهر که به طور مستقیم به انسان و البته رابطه او با محیط میپردازد نقش مطالعات اجتماعی بسیار پررنگ خواهد بود. اما با توجه به آنچه اشاره شد فرهنگ نقشی گسترده و ساختاری را در تمام نهادهای اجتماعی ایفا میکند. نقشی که تأثیر تعیینکننده در بسیاری از رویکردها و فعالیتها خواهد داشت. لذا مطالعات اجتماعی به تنهایی و بدون در نظر گرفتن فرهنگ قادر به کنترل و حل مسائل نخواهد بود. بر این اساس در سالهای اخیر بحث فرهنگ و مسائل آن در مطالعات اجتماعی نقشی اساسی را ایفا مینماید. به گونهای که در پژوهشها و رویکردهای پژوهشی علوم اجتماعی گرایش جدید به وجود آمده که به مطالعات اجتماعی از دریچه فرهنگ توجه جدی نشان میدهد. خصوصاً اینکه نگاهی به تاریخ مطالعات فرهنگی اجتماعی نشان میدهد که این حوزه دانش با اتخاذ رویکرد انتقادی جامعه تأثیرات بسزایی در بهبود فرایندها و وضعیت نهایی جامعه داشته است. مطالعات فرهنگی اجتماعی تلاش میکند تا فرایندهای روزمره زندگی را در هر جایی از جامعه که ظهور و بروز دارد مورد مطالعه قرار دهد. مشخص است که این رویهها بسیار گسترده و وسیع است و از خانه تا شهر و محل کار و دیگر اجتماعات را در بر خواهد گرفت. از این نظر فرهنگی یک مقوله کلی نیست بلکه مفهومی متشکل از اجزای مختلف محسوب میگردد.
از جمله وظایف پژوهشکده ثامن که مسئله خویش را شهر مشهد قرار داده است توجه به این زمینههای فرهنگی اجتماعی در تمام فعالیتها و پژوهشهای علمی است. در محضترین پژوهشهای فنی شهر نیز نمیتوان به زمینههای فرهنگی و اجتماعی بیتوجه بود. لذا مطالعات فرهنگی اجتماعی به عنوان یک دانش میانرشتهای در حل مسائل شهر نقش کلیدی را ایفا میکند. مدیریت شهری باید تلاش کند تا نیازها و ویژگیهای شهروندان و در پس آن مختصات مناسب شهر را بر اساس مطالعات فرهنگی اجتماعی شناسایی نماید. این مطالعات میتواند در مدیریت راهبردی، سیاستگذاری و برنامهریزی شهر نقش کلیدی و محوری را ایفا نماید. به عبارت بهتر برای دستیابی به توسعه پایدار شهری نقش اصلی و تکمیلی مطالعات فرهنگی اجتماعی غیر قابل انکار است.